صدرالخلاِِِئق


قسمت سوم

پرسش: مدت زمان مبارزه امام مهدی تا پیروزی نهایی را بیان کنید.

پاسخ: در روایات به صورت صریح در این باره چیزی مطرح نشده است. بر اساس بعضی روایات برخی استفاده کرده‌اند که جنگ، پس از هشت ماه فروکش خواهد نمود: "مهدی(ع) هشت ماه شمشیرش را حمایل می‌کند".(بحار الانوار، ج 51، ص 133).

پرسش: کاری را که امام زمان (عج) در ظهور برایش مهم است چیست ؟ و فرق او و امامان دیگر با مرتاض هایی که مریض شفا می دهند و فقیر را غنی می کنند چیست ؟ و آیا امام برای این مسائل می آید و یا برای امر مهمی غیر از اینها می آید ؟

پاسخ: آنچه برای امام زمان(ع) در زمان ظهور در درجه اول اهمیت دارد عدالت گستری و اجرای صحیح دین است تا مردم به درستی عبادت و عبودیت خداوند را انجام دهند(نور/55) و در سایه تحقق دین و اجرای عدالت، انسان‌ها به صورت عموم به رشد و کمال برسند. البته در سایه این حکومت عدل گستر، برکات مادی نیز برای انسان خواهد بود(مانند اقتصاد سالم، رفاه عمومی، بهداشت و سلامت همگانی).
اما فرق ائمه(ع) با مرتاضان: مرتاضان اولاً قدرتی که به دست آورده اند، از راه‌ ریاضت‌های غیر صحیح و غیر الهی است. ثانیا قدرت آنان محدود است. ثالثا رضایت و مصلحت الهی مورد نظر آنان نیست. در حالی که ائمه(ع) بر اساس قدرت و اذن خدا عنایت‌هایی را می‌کنند و در این کمک‌ها رضایت الهی و مصلحت او را مد نظر قرار می‌دهند. آنان این قدرت را از جانب خدا در اختیار دارند و در راستای رضای او حرکت می‌کنند.(برای آگاهی بیشتر به بحث نبوت و فرق معجزه با کار‌های مرتاضان مراجعه کنید)

پرسش: وضعیت جهان پس از ظهور امام زمان چگونه خواهد بود؟ حکومت ایشان چگونه است؟

پاسخ: در مورد نحوه حکومت امام زمان(عج) به طور جزئی و موردی نمی‌توان سخنی گفت که دقیقا ارکان حکومت، نحوه اداره جهان و قوای موجود در نظام چگونه خواهد بود، اما از روایات استفاده می‌شود که کل جهان تحت حکومت امام خواهد بود و حکومت واحد جهانی با یک بینش که همان اسلام است اداره خواهد شد و در نقاط مختلف دنیا یاران امام حکومت را به دست خواهند گرفت، آنان دستورات لازم را از امام گرفته و با فرمان و راهنمایی ایشان مردم را هدایت و رهبری خواهند کرد. همه مردم دنیا امتی واحده خواهند شد و ... بنابراین طبیعی است که مرزهای سیاسی کنونی ـ که ساخته دست سیاستمداران و گاهی ظالمان و کشور گشایان بوده بی معنا گردد و مردم دنیا مانند برادر دینی و اهل یک کشور، در همه جا کرامت و ارزش داشته و بیگانه و غیر بومی محسوب نشوند.
خداوند در سوره توبه آیه 33 و در سوره فتح آیه 28 و در سوره صف آیه 8 بشارت داده است که دین اسلام، بر همه ادیان غلبه می‌کند. مراد از این غلبه برتری ظاهری است، بدین معنا که دین اسلام بر جهان سیطره می‌یابد که بنابرروایات این برتری در زمان امام مهدی(عج) خواهد بود. قرآن در آیه 55 سوره نور نیز وعده حکومت اسلامی را بر زمین می‌دهد که بنابر روایات این حاکمیت در زمان امام مهدی(عج) اتفاق می‌افتد. امام باقر(ع) درباره‌ آیه "الذین ان مکناهم..." فرمود: "این آیه برای آل محمد(ص) مهدی و اصحاب او است. مشرق‌ها و مغرب‌های زمین (کل زمین) را در اختیار آنها قرار می‌دهد و دین را ظاهر می‌کند.(منتخب الاثر، فصل 7، باب1).



پرسش: ظهور حضرت مهدی برای ناآگاهان نسبت به ایشان چه فایده ای دارد؟ برخورد امام با آنان چگونه خواهد بود؟

پاسخ: امام مهدی(ع) ابتدا خود را معرفی می‌کند و آنان را دعوت به تفکر و پذیرش دین حق می‌کند. ظهور حضرت چون همراه با تبیین درست و منطقی دین اسلام، نزول حضرت عیسی(ع)، آشکار کردن الواح اصلی تورات، امداد‌های غیبی و معجزات است، باعث می‌شود همه او را بشناسند و کسی نسبت به او و حرکتش نا آگاه نباشد. نتیجه این امور، گرویدن اکثریت قریب به اتفاق مردم به حضرت و پذیرش او می‌شود. حال، اگر کسی به مخالفت و انکار بپردازد و رو در روی حضرت قرار گیرد و قصد تقابل را داشته باشد، امام مهدی(ع) با او می‌جنگد، و سر انجام جنگ نیز چیزی جز هلاکت و نابودی کفار و پیروزی حضرت نیست.
با پیروزی حضرت، همه، از برکات معنوی ظهور بهره می‌برند چرا که طبق آیات شریفه قرآن، آینده جهان از آن دین اسلام و حاکمیت دین حق است.(توبه، آیه 32و 33) کل زمین در اختیار بندگان صالح قرار می گیرد(انبیاء، 105) و حجت خدا و مؤمنان صالح، به خلافت و حکومت می رسند. در این روزگار دین مورد رضایت خدا (اسلام) پا بر جا و برقرار می‌شود(و احکام و معارف آن در سرتاسر جهان اجرا می‌گردد.)، امنیت و آرامش کامل برقرار می گردد و عوامل نا امنی و مظاهر ظلم و فساد از بین می رودو عبادت واقعی (و عبودیت و بندگی حقیقی) به صورت عمومی تحقق می یابد(نور، آیه 55).
در آن روزگار طلایی، قرآن و نماز و مسجد جایگاه حقیقی خود را پیدا می‌کنند. تعلیم قرآن تبدیل به یک فرهنگ عمومی می‌شود. امام علی(ع) در روایتی فرموده است: گویا شیعیان خود را می‌بینم که در مسجد کوفه، خیمه‌ها زده و قرآن را بدان گونه که نازل شده به مردم می‌آموزند.(بحار الانوار، ج 52، ص 364). به این صورت است که مسجد مکان تعلیم و تربیت دینی می‌شود و نماز ـ که اصلی‌ترین نوع عبادت است ـ خالصانه انجام می‌شود. خداوند در تبیین آن روزگار می‌فر ماید:" یَعْبُدُونَنِی لا یُشْرِکُونَ بِی شَیْئاً" ؛ "عبادت می‌کنند مرا و نسبت به من چیزی را شریک قایل نمی‌شوند". در آن دوران زینت‌ها و بناهای اضافی مسجد از بین می‌رود تا این مکان به درستی محل مناجات و عبادت باشد.
زندگی مادی ادامه خواهد داشت؛ زیرا رسیدن به عالم آخرت پس از زندگی در دنیا و حیات مادی است. بهره وری از منافع مادی نیز به بهترین حالت شکل می‌گیرد و برکات و نعمات آشکار می‌شود. البته منافع مادی در زمان ظهور دو مشخصه اصلی دارد:
الف. جامعه در آن عصر، فضیلت محور و ارزش مدار خواهد بود، از این رو از منافع مادی در راستای حیات معنوی استفاه شده و دنیا ابزار حرکت تکاملی و کسب سعادت خواهد بود.
ب. این منافع مادی به صورت صحیح در اختیار عموم قرار می‌گیرد و همه از آن بهره می‌برند و جامعه طبقاتی نخواهد بود



+نوشته شده در پنج شنبه 89/7/29ساعت 10:1 عصرتوسط کانون مهدویت | نظرات ( ) |



 

قسمت دوم

پرسش: با ظهور حضرت مهدی وضعیت اقتصادی مردم چگونه خواهد شد؟

پاسخ: بر اساس روایات با ظهور امام زمان(ع) و برقراری عدالت، همه انسان‌ها از امکانات و نعمت‌های دنیوی بهره‌مند می‌شوند و فقر از جامعه زدوده می‌شود. از امام صادق(ع) نقل شده است: "هنگامی که قائم ما قیام کند ...، زمین گنج‌های خود را بیرون ریخته و آشکار می‌کند، به گونه‌ای که مردم با چشم خود آنها را می‌بینند، و دارندگان زکات سراغ کسی می‌روند که نیازمند باشد تا زکاتشان را به او بدهد، ولی کسی یافت نمی‌شود و مردم از [کمک‌های دیگران] بی نیاز می‌گردند".(بحار الانوار، ج52، ص337).

پرسش: آیا ظهور امام زمان (عج) به معنای پایان دوران زندگی و شروع قیامت است ؟ اگر نیست ، پس چرا ظهور امام زمان (عج) را آخر الزمان می نامند ؟

پاسخ: اصطلاح «آخر الزمان» در گفتار‌های ادیان آسمانی مطرح شده است و مراد از آن روز پایانی عمر دنیا (معنای لغوی) نیست؛ بلکه مراد از آن دوره زمانی خاص است که به نحوی معنای آخر بودن را دارد. اصطلاح آخر الزمان به سه دوره اطلاق شده است:
1. دوره پیامبر خاتم(ص) که دوران پیامبر اسلام تا قیامت را شامل می‌شود. در این صورت آخر الزمان، یعنی، بعد از آن بزرگوار پیامبر و شریعت دیگری نخواهد آمد و دوره آخرین شریعت است.
2. دوره غیبت و سال‌های قبل از ظهور؛ آخر الزمان طبق این معنا پایان دوره ظلم‌ها و فساد‌ها و حکومت‌های غیر الهی است و با ظهور، همه مظاهر شرک و ظلم و فساد از بین می‌رود.
3.دوران ظهور؛ یعنی زمان تشکیل دولت عدل الهی و این حاکمیت تا آخر عمر دنیا برقرار می‌ماند و دیگر از بین نمی‌رود.

پرسش: علم و صنعت در زمان ظهور چگونه است ؟

پاسخ: اینکه دوران ظهور و حکومت حضرت مهدی(ع) دوران رشد و شکوفایی علمی است، در آن تردیدی نیست. این رشد، علاوه بر آنکه از منظر عقل، امری شدنی است، مورد اشاره‌ی روایات نیز هست. روایت «27 حرف بودن علم» و روایت «جمع عقول» قابل تأمل و دقت است.
امام صادق(ع) می‌فرماید: دانش 27 حرف است، و همه‌ آنچه که پیامبران آورده‌اند دو حرف آن است و مردم تا کنون جز با دو حرف آشنایی ندارد، و هنگامی که قائم(ع) قیام کند، 25 حرف دیگر را بیرون آورده و میان مردم نشر می‌دهد، و آن دو حرف را نیز ضمیمه می‌کند و مجموع 27 حرف را در میان مردم منتشر می‌سازد.(بحار الانوار، ج52، ص336، ح73)؛
در روایت دیگر از امام باقر(ع) نقل شده است: «در روزگار امام مهدی(عج) به اندازه‌ای به شما حکمت و فهم داده‌ خواهد شد که یک زن در خانه‌اش بر طبق کتاب خدا و سنت پیامبر قضاوت (رفتار) می‌کند. (همان، ج52، ص352، ح106).
همچنین از آن بزرگوار نقل شده است: « هنگامی که قائم ما قیام کند، دستش را بر سر بندگان خدا می‌گذارد، عقل‌های آنها را جمع کرده و اخلاق آنها را کامل می‌کند».(همان، ج52، ص336، ح71).
گفتنی است: در روزگار ظهور، از یک طرف مظاهر شرک و فساد و تباهی از بین می‌رود، و از طرف دیگر، عدالت در همه ابعاد آن فراگیر می‌شود؛ در نتیجه امکان رشد و تعالی فراهم می‌گردد. از سویی دیگر به برکت ظهور حجت حق و الطاف الهی امکان درک و بینش بیشتری برای انسان‌ها فراهم می‌شود. از این رو امام مهدی(ع) معارف و علوم را در زمینه‌های مختلف و مورد نیاز در اختیار بشر می‌گذارد و بشر نیز با توجه به توانایی درک بالاتر و امکان تجربه و به کار گیری دانش و تولید علم بهتر، می‌تواند قله‌های رفیع علم را در نوردد و در زمینه‌های مختلف علم پیشرفت کند.
البته این پیشرفت‌ها، همگام با نیاز و خواست و در خدمت‌ ارزش‌های انسانی خواهد بود.
مدت زمان چنین شکوفایی روشن و شفاف نیست و در روایات به این مطلب اشاره نشده است. البته در این زمینه دو نکته قابل بیان است:
الف. حرکت علمی با توجه به زمینه‌های مساعد و مطلوب بسیار سریع است؛
ب. این حرکت در چهارچوب حرکت اختیاری انسان است، نه آنکه معجزه گونه باشد.
انسان با توجه به سعه وجودی خود می‌تواند از علم و معرفت بهره‌مند شود و هر چه سعه وجودی او بیشتر باشد، بهره او از علم بیشتر می‌شود و اگر کسی به بالاترین درجه انسانی رسید (بالاترین حدی که یک مخلوق می‌توان واجد علم شود) آن علم را به دست خواهد آورد.
البته باید توجه داشت زندگی مادی ادامه خواهد داشت؛ زیرا رسیدن به عالم آخرت پس از زندگی در دنیا و حیات مادی است. بهره وری از منافع مادی نیز به بهترین حالت شکل می‌گیرد و برکات و نعمات آشکار می‌شود. البته منافع مادی در زمان ظهور دو مشخصه اصلی دارد:
الف. جامعه در آن عصر، فضیلت محور و ارزش مدار خواهد بود، از این رو از منافع مادی در راستای حیات معنوی استفاه شده و دنیا ابزار حرکت تکاملی و کسب سعادت خواهد بود.
ب. این منافع مادی به صورت صحیح در اختیار عموم قرار می‌گیرد و همه از آن بهره می‌برند و جامعه طبقاتی نخواهد بود.
بنابراین علم شکوفا می‌شود و صنعت در خدمت عموم مردم و در راستای تعالی و تکامل مردم قرار می‌گیرد.

پرسش: ظهور حضرت مهدی برای ناآگاهان نسبت به ایشان چه فایده ای دارد؟ برخورد امام با آنان چگونه خواهد بود؟

پاسخ: امام مهدی(ع) ابتدا خود را معرفی می‌کند و آنان را دعوت به تفکر و پذیرش دین حق می‌کند. ظهور حضرت چون همراه با تبیین درست و منطقی دین اسلام، نزول حضرت عیسی(ع)، آشکار کردن الواح اصلی تورات، امداد‌های غیبی و معجزات است، باعث می‌شود همه او را بشناسند و کسی نسبت به او و حرکتش نا آگاه نباشد. نتیجه این امور، گرویدن اکثریت قریب به اتفاق مردم به حضرت و پذیرش او می‌شود. حال، اگر کسی به مخالفت و انکار بپردازد و رو در روی حضرت قرار گیرد و قصد تقابل را داشته باشد، امام مهدی(ع) با او می‌جنگد، و سر انجام جنگ نیز چیزی جز هلاکت و نابودی کفار و پیروزی حضرت نیست.
با پیروزی حضرت، همه، از برکات معنوی ظهور بهره می‌برند چرا که طبق آیات شریفه قرآن، آینده جهان از آن دین اسلام و حاکمیت دین حق است.(توبه، آیه 32و 33) کل زمین در اختیار بندگان صالح قرار می گیرد(انبیاء، 105) و حجت خدا و مؤمنان صالح، به خلافت و حکومت می رسند. در این روزگار دین مورد رضایت خدا (اسلام) پا بر جا و برقرار می‌شود(و احکام و معارف آن در سرتاسر جهان اجرا می‌گردد.)، امنیت و آرامش کامل برقرار می گردد و عوامل نا امنی و مظاهر ظلم و فساد از بین می رودو عبادت واقعی (و عبودیت و بندگی حقیقی) به صورت عمومی تحقق می یابد(نور، آیه 55).
در آن روزگار طلایی، قرآن و نماز و مسجد جایگاه حقیقی خود را پیدا می‌کنند. تعلیم قرآن تبدیل به یک فرهنگ عمومی می‌شود. امام علی(ع) در روایتی فرموده است: گویا شیعیان خود را می‌بینم که در مسجد کوفه، خیمه‌ها زده و قرآن را بدان گونه که نازل شده به مردم می‌آموزند.(بحار الانوار، ج 52، ص 364). به این صورت است که مسجد مکان تعلیم و تربیت دینی می‌شود و نماز ـ که اصلی‌ترین نوع عبادت است ـ خالصانه انجام می‌شود. خداوند در تبیین آن روزگار می‌فر ماید:" یَعْبُدُونَنِی لا یُشْرِکُونَ بِی شَیْئاً" ؛ "عبادت می‌کنند مرا و نسبت به من چیزی را شریک قایل نمی‌شوند". در آن دوران زینت‌ها و بناهای اضافی مسجد از بین می‌رود تا این مکان به درستی محل مناجات و عبادت باشد.
زندگی مادی ادامه خواهد داشت؛ زیرا رسیدن به عالم آخرت پس از زندگی در دنیا و حیات مادی است. بهره وری از منافع مادی نیز به بهترین حالت شکل می‌گیرد و برکات و نعمات آشکار می‌شود. البته منافع مادی در زمان ظهور دو مشخصه اصلی دارد:
الف. جامعه در آن عصر، فضیلت محور و ارزش مدار خواهد بود، از این رو از منافع مادی در راستای حیات معنوی استفاه شده و دنیا ابزار حرکت تکاملی و کسب سعادت خواهد بود.
ب. این منافع مادی به صورت صحیح در اختیار عموم قرار می‌گیرد و همه از آن بهره می‌برند و جامعه طبقاتی نخواهد بود

 پرسش: صحت اینکه در زمان ظهور ، یأجوج و مأجوج هم پدیدار می شوند ، چیست ؟

پاسخ: در بعضی از روایات در میان علایم ظهور از خروج یأجوج و مأجوج آمده است؛ لذا می‌توان گفت یکی از نشانه‌ها نیز خروج یأجوج و مأجوج است. مانند روایت حذیفه که از پیامبر نقل می‌کند: «عشر آیات بین یدی الساعه: خمس بالمشرق و خمس بالمغرب فذکر الدابه و الدجال و طلوع الشمس من مغربها و عیسی بن مریم(ع) و یأجوج و مأجوج و انه یغلبهم و یغرقهم فی البحر و لم یذکر تمام الآیات».(خصال شیخ صدوق، ص447، ح46 و ص449، ح52).
و قرآن نیز فرموده است: «حتی اذا فتحت یأجوج و مأجوج و هم من کل حدب ینسلو»؛«تا آن زمان که یأجوج و مأجوج گشوده شوند و آنها از هر محل مرتفعی به سرعت عبور می‌کنند.(انبیاء ، آیه 96).این آیه بر دوران ظهور تطبیق شده است.(معجم احادیث الامام المهدی، ج2، ص149، ح490).
البته باید دانست، در بعضی موارد، نشانه‌های ظهور با نشانه‌های قیامت مخلوط گردیده است و از بعضی روایات(معجم احادیث الامام المهدی، ج5، ص2166) استفاده می‌شود که پدید آمدن یأجوج و مأجوج از نشانه‌های قیامت است. بنابراین برای اظهار نظر در مورد این که این اتفاق در زمان ظهور خواهد بود یا نزدیک قیامت، احتیاج به تحقیق بیشتر دارد. همان گونه که اصل قضیه یأجوج و مأجوج و ماهیت آن بررسی دقیق‌تری را می‌طلبد.

پرسش: سرنوشت شیطان در ظهور چگونه است؟

پاسخ: در قرآن مجید از شیطان نقل میکند که پس از اینکه به دلیل سجده نکردن بر انسان و تمرد از دستور الهی، رانده شد، به خداوند عرض کرد: " قالَ رَبِّ فَأَنْظِرْنِی إِلى یَوْمِ یُبْعَثُونَ"؛"پروردگارا! مرا تا روزی که بر انگیخته خواهند شد مهلت ده"(حجر، 36). شیطان در این درخواست دو مطلب را از خداوند متعال خواسته است: 1. به او مهلت داده شود، 2. این مهلت تا قیامت و روز مبعوث شدن بندگان ادامه داشته باشد.
پاسخ حضرت حق تعالی به او چنین است: " قالَ فَإِنَّکَ مِنَ الْمُنْظَرِینَ * إِلى یَوْمِ الْوَقْتِ الْمَعْلُومِ ؛تو از مهلت یافتگانی، تا روز و وقت معلوم"(حجر، 37و38) خداوند متعال به او مهلت داده است و درخواست اولی او را اجابت کرده است. اما درخواست دوم او او را که خواسته بود تا روز قیامت مهلت داشته باشد اجابت نشده است، بلکه تا روز و وقت معلوم به او مهلت داده شده است. پسرش این است که " وقت معلوم" چه زمانی است؟ در بحار الانوار، ج60 ص221، از امام صادق(ع) روایتی وارد شده است ابن وهب از امام درباره سرنوشت ابلیس در آیه پرسش میکند که این روز، چه روز و زمانی ااست؟ امام میفرمایند: "ای وهب! آیا تصور میکنی که آن روز زمانی است که خدا در آن روز مردم را مبعوث میکند؟(چنین نیست) بلکه خداوند ابلیس را تا روز قیام قائم ما مهلت میدهد. در آن زمان حضرت، ابلیس را محم میگیرند و گردن او را میزند و آن روز، زمان معلوم است."
هدف اصلی انسان سعادت است و سعادت در جامعه بشری با حکومت حضرت مهری(ع) حاصل میشود که در آن زمان زمین پر از عدل و داد میشود و خبری از کفر و ظلم نیست. در آن زمان، قلبها از وسوسههای شیطانی پاک میشود و فساد نابود میگردد. در این روز، ابلیس که کاری جز وسوسه و به انحراف کشاندن جامعه بشری ندارد، به عنوان اصل فساد، گردن زده میشود پس منظور از کشته شدن ابلیس و شیطان به دست حضرت، به قتل رساندن شیطان و پایان مهلتی است که به شیطان داده بود.
البته قتل شیطان و ابلیس، به معنای از بین رفتن همه شیاطین به ویژه انسانهای شیطان صفت نیست، زیار تکلیف برقرار است و تکلیف دائر مدار اختیار خیر و شر است و برخی انسانها هتسند که نقش شیطان را بر عهده دارند. ضمن اینکه نفس اماره نیز اتس. امام رئیس شیطانها را که نقشی اساسی برای انحراف و گناه دارد از بین میبرد.
برای آگاهی بیشتر به تفسیر المیزان، ج14، ص167ـ 169 ذیل آیه 38 از سوره مبارکه حجر و ص 184 ذیل بحث روایی آیه مذکور مراجعه شود.

پرسش: در زمان حکومت حضرت مهدی (عج) ، نعمت ها فزونی یافته و مردم به یکدیگر نیکی می کنند و فرائض الهی را به خوبی انجام می دهند ، آیا با توجه به اینکه این خوبی ها از پیش ، پیش بینی شده اند و از ویژگی های حکومت الهی هستند ( یعنی مردم خود هیچ نقشی در به دست آوردن این صفات ندارند ) باز هم مردم بهشتی می شوند یعنی انجام صالحات ثواب دارد ؟

پاسخ: در مورد سیمای ظهور و خوبی‌های دوران ظهور باید گفت: این زیبایی‌ها به دو دسته تقسیم می‌شوند: یک قسم برکات و الطاف الهی است مانند فزونی باران و ... قسم دوم عدالت گستری و حرکت عمومی مردم به طرف نیکی‌ها.
قسم اول هر چند به ظاهر بدون ارتباط با مردم است؛ ولی اگر به آیات و روایات دقت شود روشن می‌شود مردم نیز در پیدایش برکات دخالت دارند. خداوند در آیات متعدد بین فزونی نعمت و یا فساد نعمت با اختیار و عملکرد انسان‌ها رابطه برقرار کرده است. در جایی می‌فرماید: اگر مردم ایمان بیاورند و تقوا را پیشه خود سازند، برکات آسمانی و زمینی را بر روی آنها می‌گشاییم(اعراف، 96) و در جایی دیگر می‌گوید: «ظهر الفساد فی البر و البحر بما کسبت ایدی الناس»(روم، 41) چنانچه همین عبارت در دعای عهد (مفاتیح الجنان، بعد از دعای ندبه) آمده است که فساد در خشکی و دریا ظاهر شد به واسطه آنچه انسان انجام داده است.
قسم دوم کاملاً با چگونگی و منش زندگی انسان در ارتباط است، بدین معنی که اولاً مردم خواهان عدالت و کمال هستند، و ثانیاً امکان این امر فراهم می‌شود. یعنی در دوران ظهور حقایق به درستی برای مردم تبیین می‌شود و در آن روزگار غول‌های تبلیغات و رسانه‌ای مطالب را وارونه و دلخواه خود تغییر نمی‌دهند، مانعی بر سر راه رساندن پیام حضرت به مردم نخواهد بود، زمینه‌های کفر و شرک و منادیان انحراف از بین می‌روند، به برکت حضور حضرت عقل‌ها رشد یافته و تکامل می‌یابند. در این روزگار مردم خود خوبی را می‌خواهند و به آن عمل می‌کنند.
باید توجه داشت انسان‌های دوران ظهور همانند انسان‌ها در دوران غیبت دارای اختیارند. آنان خود باید نیکی را بخواهند و بدان عمل کنند تا سزاوار دریافت پاداش الهی شده و به بهشت روند، انسان مجبور نه لایق پاداش است و نه مستحق مجازات و کیفر.
بله در دوران ظهور به برکت حضور و حکومت الهی حضرت، زمینه مناسبی برای حرکت عمومی جامعه به طرف نیکی‌ها است و عموم مردم در جاده صلاح و رستگاری گام برمی‌دارند. البته اینکه سخن از اجرای عدالت فراگیر است خود نشانه آن است که ممکن است فردی دچار خطا و انحراف بشود؛ ولی اگر رفتار او منجر به تجاوز به حقوق دیگران شد فوراً عدالت در مورد او اجرا شده و مجازات می‌شود.

پرسش: جهان پس از ظهور چگونه خواهد بود و آیا در آن زمان کسی خواهد بود؟

پاسخ: الف. حیات مادی بعد از ظهور از جهت قوانین و سنت‌های حاکم بر جهان هستی و ماده با قبل از ظهور تفاوت ندارد. ولادت و مرگ افراد یکی است، استعداد‌ها و ویژگی‌های انسانی فرق نمی‌کند. بنابراین انسان‌های بعد از ظهور نیز هنگام پایان پیمانه عمرشان از دنیا می‌روند. خداوند می‌فرماید: "کل نفس ذائقه الموت؛ هر کس مرگ را می‌چشد(خواهد مرد)"(آل عمران، آیه 185).
بله ممکن است به علت رشد چشمگیر علم و دانش بشری و از بین رفتن بسیاری از عوامل مرگ زودرس مانند جنگ و بیماری‌ها، انسان‌ها عمر طولانی داشته باشند. ولی سر انجام همه می‌میرند.
ب. سیمای دوران پس از قیام را چنین می‌توان به تصویر کشید:
درباره شکوفایی و پیشرفت در جامعه پس از ظهور، به صورت عام و کلی به چند گزینه می‌توان اشاره کرد:
1. اجرای مقررات و دستور‌های زیبا و مترقی و انسان‌ساز اسلام با عمل به کتاب خداو احیای سنت پیامبر و از بین بردن بدعت‌ها؛ امام علی(ع) فرمود: "آنچه از کتاب و سنت مرده است، زنده می‌کند".(نهج البلاغه، خطبه 138).
2. شکوفایی علم و دانش ؛ امام صادق(ع) می‌فرماید: "دانش، بیست و هفت حرف است و همه آن چه پیامبران آورده‌اند، تنها دو حرف از آن است و مردم تا کنون جز با آن دو حرف با حرف‌های دیگر آشنایی ندارند. هنگامی که قائم قیام کند، بیست و پنج حرف دیگر را بیرون می‌آورد و بین مردم نشر و گسترش دهد و آن دو حرف را نیز ضمیمه کند و مجموع بیست و هفت حرف را میان مردم گسترش می‌دهد.(بحار الانوار، ج52، ص336).
3. پیشرفت و گسترش امور دینی و معنوی که با آموزه‌های مختلفی همراه است:
* آموزش قرآن؛ امام علی(ع) فرمود: "گویا شیعیانم را می‌بینم که در مسجد کوفه، گرد آمده اند و با برپایی چادر‌هایی، مردم را به همان ترتیبی که قرآن فرود آمده بود، آموزش می‌دهند".(بحار الانوار، ج52، 364).
* فراگیری حکمت؛ امام باقر(ع) فرمود: در روزگار مهدی(ع) به اندازه‌ای به شما حکمت و فهم داده می‌شود که یک زن در خانه‌اش، بر طبق کتاب خدا و سنت پیامبر قضاوت (رفتار) می‌کند".(بحار الانوار، ج52، ص352). نیز فرمود: "در زمان او به شما حکمت داده می‌شود"(بحار الانوار، ج52، ص352).
* توجه به عبادت؛ امام علی(ع) فرمود: "مردم در روزگار مهدی(ع) به عبادت و دین روی می‌آورند و نماز را به جماعت برگزار می‌کنند". (عقد الدرر، ص159).
* رشد اخلاق و صفات پسندیده و از بین رفتن رذایل و صفات ناپسند؛ امام علی(ع) فرمود: "هنگامی که قائم ما قیام کند کینه‌های بندگان نسبت به هم از دلهایشان زدوده می‌شود". و در روایتی امام باقر(ع) فرمود: "هنگامی که قائم ما قیام کند، دستش را بر سر بندگان می‌گذارد و اخلاقشان را به کمال می‌رساند".(بحار الانوار، ج52، ص336).
4. امنیت فراگیر در عرصه‌های مختلف؛ خداوند می‌فرماید:"و لیبدلنهم من بعد خوفهم امناً؛ ترس‌شان را به امنیت و آرامش مبدل می‌کند".(نور؛ آیه 55).
امام صادق درباره آیه "سیروا فیها لیالی و ایاماً آمنین"(سبأ، آیه 18) فرمود: "همراهی با قائم ما اهل بیت است". (بحار الانوار، ج 52، ص313، ح8).
5. اقتصاد شکوفا و سالم؛ امام صادق(ع) فرمود: "در دولت مهدی(ع) ربا از بین می‌رود". (منتخب الاثر، ص474) و در مورد عمران و آبادی، امام باقر(ع) فرمود: "در زمان حکومت مهدی(ع) در روی زمین، ویرانه‌ای باقی نمی‌ماند، مگر آنکه آباد می‌گردد".(منتخب الاثر؛ ص606). محصولات کشاورزی فراوان می‌شود. پیامبر(ص) فرمود: "رودخانه‌ها، پر از آب می‌شود و چشمه‌سارها به جوشش آمده، لبریز می‌گردد و زمین چند برابر محصول می‌دهد". (بحار الانوار، ج52، ص304) و دام و گوسفند فراوان می‌گردد.(بحار الانوار، ج 51، ص81).
6. سلامتی جسم و روان؛ امام باقر(ع) فرمود: "هر کس قائم را درک کند، اگر به بیماری دچار باشد، شفا یابد و چنانچه دچار ناتوانی باشد، توانا و نیرومند گردد".(بحار الانوار، ج52، ص335، ح68).
خلاصه آنکه: طبق آیات شریفه قرآن، آینده جهان از آن دین اسلام و حاکمیت دین حق است.(توبه، آیه 32و 33) کل زمین در اختیار بندگان صالح قرار می گیرد(انبیاء، 105) و حجت خدا و مؤمنان صالح، به خلافت و حکومت می رسند. در این روزگار دین مورد رضایت خدا (اسلام) پا بر جا و برقرار می‌شود(و احکام و معارف آن در سرتاسر جهان اجرا می‌گردد.)، امنیت و آرامش کامل برقرار می گردد و عوامل نا امنی و مظاهر ظلم و فساد از بین می رودو عبادت واقعی (و عبودیت و بندگی حقیقی) به صورت عمومی تحقق می یابد(نور، آیه 55).

پرسش: پیشرفت علوم در دوران امام مهدی چگونه است؟ و چه سودی دارد؟

پاسخ: امام صادق(ع) می فرماید: "العلم سبعة و عشرون حرفا فجمیع ما جاءت به الرسل حرفان فلم یعرف الناس حتی الیوم غیر الحرفین فاذا قام القائم اخرج الخمسة و العشرین حرفاً فبثها فی الناس و ضم الیها الحرفین حتی یبثها سبعة و عشرین حرفا"؛"علم 27 حرف است و تمام آنچه پیامبران آورده‌اند، دو حرف است و مردم تا امروز جز این دو حرف را نمی‌دانند و زمانی که قائم قیام کند 25 حرف را خارج می‌کند و بین مردم منتشر می‌سازد و آن دو حرف را نیز به آنها ضمیمه می‌کند تا 27 حرف را پخش کند".(بصائر الدرجات، ص117).
بنابراین روایت؛ در زمان ظهور، علم پیشرف فراوانی خواهد کرد؛ اما اینکه این علم چه سودی دارد؛ طبیعی است که هر سود و رفاه و پیشرفت مادی و معنوی که نصیب انسان می‌شود بر پایه علم و آگاهی استوار است. بنابراین مقدمه تمام وعده‌های نیکی که برای دوران ظهور داده شده، پیشرفت علم است. تا زمانی که بالا برود، معنویت و عدالت و امنیت قابل اجرا نخواهد بود. البته بعضی آنها را از نوع علم تجربی می‌دانند و معتقدند: منظور پیشرفت پزشکی، کشاورزی، فصانوردی و ... است و بعضی آن را علوم الهی و نحوه تقرب و نزدیک شدن به خدا می‌دانند؛ یعنی، مردم در زمان حضرت می‌آموزند چگونه بنده واقعی گردند و در اثر پیشرفت معنوی قادر به هر کاری می‌شوند(مانند عارفان حقیقی در زمان ما). به هر حال سود علم چیز مخفی نیست که احتیاج به توضیح داشته باشد چه علم الهی باشد چه علم طبیعی.

 

 


+نوشته شده در پنج شنبه 89/7/29ساعت 9:59 عصرتوسط کانون مهدویت | نظرات ( ) |



 

پرسش هایی پیرامون اتفاقاتی که بعد از وقوع ظهور رخ مینماید..

قسمت اول

پرسش: پس از ظهور ، امام زمان (عج) چه مدتی زنده هستند و پس از چه مدتی به شهادت می رسند ؟ بعد از پیروزی یا قبل از پیروزی ؟

پاسخ: رحلت حضرت قطعاً پس از پیروزی نهایی و فراگیر شدن عدل و استقرار دین خدا خواهد بود؛ زیرا طبق روایات، وظیفه الهی امام زمان(عج) اقامه قسط و عدل است و پیامبر(ص) فرمود: «خداوند به واسطه او زمین را پر از عدل و داد می کند، همان گونه که از ظلم و جور پر شده است».(بحار الانوار،ج 51، ص 71).
در مورد مدت حکومت و زندگانی حضرت به روشنی نمی توان سخن گفت، چرا که روایات در این زمینه مختلف است. اما آن مقدار هست که مردم شیرینی عدالت را می‌چشند و برکات زمین آشکار می‌شود.

پرسش: آیا در زمان ظهور به جز یاران امام مهدی (عج) همه می میرند ؟

پاسخ: حضرت مهدی(عج) مظهر رحمت پرودگار است. او می‌آید تا با ظهورش بشریت را از شرک و فساد و حکومت ستمگران نجات دهد و انسان‌ها در سایه حکومت عدل او راه راستی را طی کنند. بنابراین در زمان ظهور و حاکمیت او، به جز یارانش، افراد بسیاری از مردمان به حیات خود ادامه می‌دهند و تحت راهنمایی‌های او به سمت خیر و صلاح گام برمی‌دارند.
البته عده‌ای از انسان‌ها نیز کشته می‌شوند. اینان کسانی‌اند که دعوت الهی حضرت را نمی‌پذیرند و به دلیل میل به زندگی حیوانی، به جنگ با حضرت می‌پردازند و راه دشمنی و عناد را پی می‌گیرند
 

پرسش: آیا هنگام ظهور قیامت بر پا می شود ؟

پاسخ: این باور صحیح نیست به دلایل و شواهد زیر:
ـ آیاتی در قرآن دلالت دارد که حکومت روی زمین بدست مؤمنین و مستضعفین و صالحین تشکیل و اداره می‌شود و هدف اصلی از خلقت که ایجاد عبودیت خالص در سطح کل جامعه است تحقق پیدا می‌کند و در رأس حکومت حضرت ولی عصر(ع) قرار دارند. و خداوند در آیه 5 سوره قصص می‌فرماید: « وَ نُرِیدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَى الَّذِینَ اسْتُضْعِفُوا فِی الْأَرْضِ وَ نَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَ نَجْعَلَهُمُ الْوارِثِینَ».
ـ همچنین روایات بسیاری درباره تشکیل حکومت عدل الهی جهانی توسط حضرت مهدی(ع) از ائمه اطهار(ع) رسیده است که همه حکایت از این دارد که تاریخ با ظهور حضرت تازه شروع و آغاز می‌شود نه به پایان برسد، و شاید برخی ظهور را با قیامت خلط کرده باشند.
... قال رسول الله(ص) فی حدیث عن الله عزوجل یقول فی آخره عن المهدی(ع): و لانصرنه بجندی و لامدنه بملائکتی حتی یعلن دعوتی و یجمع الخلق علی توحیدی، ثم لادیمن ملکه و لاداولن الایام بین اولیائی الی یوم القیامة؛ در آخر حدیث طولانی پیامبر(ص) فرمودند: خداوند فرموده: امام مهدی(ع) را با لشگریان خود یاریش می‌کنم و با فرشتگانم به او مدد می‌رسانم تا آنکه دعوتم را آشکار کند و مردمان را بر توحید و خداپرستی گرد آورد. سپس ملکش(حکومتش) را تداوم بخشم و روزگار را در اختیار اولیای خود قرار دهد تا روز قیامت فرارسد.
بنابراین با ظهور امام زمان(ع) نه تنها دنیا به پایان نرسیده بلکه شروع حکومت عدل جهانی است که خداوند وعده آن را به مردم داده است.

پرسش: آیا وقتی امام زمان (عج) جهان را پر از عدل و داد می کند با جنگ و خونریزی این کار را انجام می دهد ؟

پاسخ: با توجه به روایات به صورت خلاصه می‌توان چنین گفت:
وقتی مردم جهان آماده پذیرش حضرت شدند، با دیدن علایم ظهور نگاه‌ها متوجه مکه می‌شود. حضرت مهدی(عج) با اذن و امر خدا همراه با 313نفر از یاران در مسجد الحرام ظاهر می‌شوند و با معرفی خود ظهور را اعلام کرده و مردم را به سوی خدا و پیروی از خود دعوت می‌کند. با اعلام ظهور، یاران دیگر حضرت نیز به طرف مکه حرکت می‌کنند تا اینکه جمعیت یاران به ده هزار نفر می‌رسد و حضرت خروج می‌کند. مکه را به تصرف در می‌آورد و پس از اصلاح امور به طرف مدینه حرکت می‌کند. با تصرف این شهر و اصلاح امور آن به سمت عراق به راه می‌افتد. البته در طول حرکت یاران دیگری نیز به سپاه حضرت افزوده می‌شود. در عراق پس از ارشاد و راهنمایی، به جنگ با معاندان و لشکر ظالم سفیانی می‌پردازد که در نهایت به پیروزی حضرت و کشته شدن سفیانی و سپاه او می‌انجامد. سپس حضرت برای فتح بیت المقدس اقدام می‌کند. نزول حضرت عیسی(ع) و نماز خواندن ایشان پشت سر امام مهدی(ع) باعث می‌شود افراد زیادی از اهل کتاب به اسلام گرایش پیدا کنند و سر انجام با فرستادن یاران به نقاط مختلف عالم و فتح آن ، پیروزی نهایی برای اسلام رقم می‌خورد.
باید توجه داشت حرکت حضرت با تبلیغ و تبیین حقیقت آغاز می‌شود. او پیام‌آور صلح و راستی است. او برای نجات می‌آید، او رحمت الهی بر بندگان است. او ضد ظلم و شرک و فساد است. لذا ابتدا دعوت به حقیقت می‌کند و سپس در صورت تقابل و عناد افراد، با آنان می‌جنگد.

پرسش: اگر امام زمان (عج) ظهور کرد و همان زمانی که امام ظهور کرد قیامت نشد ، امام زمان (عج) چگونه بین ما زندگی خواهد کرد ؟ آیا همه ما را راهنمایی خواهد کرد ؟

پاسخ: قرار نیست بلافاصله بعد از ظهور امام زمان(ع) قیامت بر پا شود تا این سؤال پیش آید که اگر قیامت نشود، حضرت چه خواهد کرد.
طبق روایات وقتی امام زمان(ع) ظهور کرد و ظالمان و ستمکاران را نابود کرد و حکومت عدل و معنویت و امنیت را تشکیل داد این حکومت سالیان بسیار طولانی ادامه خواهد یافت و مردمان بسیاری از این حکومت و دوران طلایی زندگی بهره‌مند خواهند شد و بعد از آن قیامت خواهد شد؛ یعنی، دولت امام مهدی(ع)، آخرین حکومت و دولت خواهد بود. اما نه کوتاه و زودگذر بلکه ابتدا حضرت مهدی(ع) خود حکومت می‌کند و بعد از یک عمر طبیعی، رحلت می‌کند، ولی حکومت را امامان دیگر ـ که زنده شده و به دنیا برگشته‌اند ـ ادامه می‌دهند و مردم از نعمت حکومت امام معصوم سالیان طولانی استفاده می‌کنند.
البته ممکن است این فکر از یک روایت ایجاد شده باشد؛ زیرا احادیث متعددی از پیامبر(ص) وارد شده که می‌فرماید: «حتی اگر یک روز هم از عمر دنیا باقی باشد، خداوند آن روز را به قدری طولانی می‌کند که امام زمان ظهور کند».
باید دقت کرد که روایت حالت تاکید و حتمی بودن ظهور را می‌رساند؛ یعنی، مطمئن باشید که ظهور واقع می‌شود، نه اینکه واقعاً یک روز قیام می‌کند و بعد در همان روز قیامت می‌شود!! این کار حکیمانه‌ای نیست که هزاران سال انتظار همه پیامبران در یک روز 24 ساعته تمام شود.
بنابراین حضرت بعد از ظهور سال‌ها بین مردم زندگی و آنان را هدایت و راهنمایی می‌کند. مردم نیز تحت تعلیم امام، به مراتب بالای بندگی و انسانیت نائل می‌شوند.

پرسش: اگر حضرت شیطان را بکشند پس خیر و شر وجود ندارد و همه بهشتی می شوند چطور ؟

پاسخ: اجر و پاداش انسانهایی که در دوران قبل از ظهور زندگی میکنند و دین خود را نگه داشتهاند و تسلیم وسوسههای شیطان نشدهاند، از مردمانی که در دوران ظهور زندگی خواهند کرد و تحت حاکمیت عدل الهی روزگار سپری میکنند، بیشتر و بالاتر است. در روایتی از امام صادق(ع) نقل شده است که عبادت به همراه خوف و در دولت باطل، مانند عبادت در حالت امن و دولت حق نیست. بدانید که هر یک از شما که نماز فریضه را فرادا و پنهان از دشمن و در وقت بخواند(وقتی که علنی و با جماعت امکان ندارد) خدا، برای او ثواب بیست و پنج نماز واجب بنویسد و کسی که نماز مستحبی را در وقتاش به درستی بخواند، خداوند برای او ثواب ده نماز مستحبی بنویسد و فردی که کار نیک و حسنهای انجام دهد خداوند ثواب بیست عمل حسنه برای او بنویسد و هر کس نیکوتر انجام دهد، خداوند ثواب را مضاعف میکند. سپس حضرت در علت این پاداش میگوید: "شما، صابر همراه با امام و منتظر دولت حق هستید، بر امام و بر جانهای خود از شر حاکمان ظلم در هراسید، حق شما در دست ظالمان است و شما را از آن منع میکنند، و شما را در تنگی و طلب معاش قرار دادهاند، در حالی که بر دین و عبادت و اطاعت از امام و ترس از دشمن خود صابر هستید. از این رو خداوند اعمال شما را چند برابر میکند. پس بر شما گوارا باد". سپس حضرت در پایان حدیث میفرمایند: "به خدا سوگند! هر یک از شما به این حال بمیرد، نزد خداوند افضل است از بسیاری که در بدر و احد حضور داشتند".(بحار، ج52، ص127 ح20).
و در روایات متعدد انسان منتظر مانند فردی شمرده شده است که در رکاب پیامبر به شهادت رسیده است.(بحار ج52، ص126، ح19)
به علاوه هر چند طبق این روایت، شیطان کشته میشود و مردم در زمان ظهور از شر وسوسهها و فریبهای او در امان خواهند ماند، ولی باز هم انسان دارای حق انتخاب و اختیار است، پس باز هم امکان خطا و اشتباه برای او هست. به عبارت دیگر، نفس درونی و وسوسههای او، آدمی را رها نمیکند.
همچنین چون دنیا محل ابتلا و امتحان است و مردم دوران ظهور نیز امتحان میشوند، امتحان آنان در مقطعی دیگر و به صورت دیگر و شاید مشکلتر انجام شود. به عنوام مثال، دانش آموزی که در مقطع دبستان امتحان میدهد، در حد و اندازه علمی و توان فکری از او آزمون گرفته میشود و وقتی به مقطع راهنمایی و دبیرستان وارد میشود، با توجه به رشد علمی و فکری امتحان سختتری را باید پشت سر بگذارد.
همین فرد، وقتی وارد دانشگاه شد، باز باید امتحان بدهد و حتی ممکن است امتحان او به جای ده سؤال، فقط یک سؤال باشد و به او اجازه استفاده از کتب نیز داده شود، ولی روشن است که امتحان او، بسیار سخت تر است و بخشش و ارفاق استاد نسبت به او کمتر میشود. اگر دانش آموز ابتدایی بشنود در دانشگاه چنین امتحانی میگیرند، آن را شاید نوعی ظلم بداند و بگوید: "چگونه است من که مقدار علم کمتری دارم باید سؤالات بیشتری را آن هم به صورت حفظی پاسخ دهم، ولی دانشجو هم سؤالات کمتری دارد و هم حق استفاده از کتاب برای او است". ولی فردی که به همه دورههای تحصیلی اشراف دارد، در مییابد که کلام این دانش آموز صحیح نیست.
دروان ظهور نیز چنین است. هر چند امتیازاتی بی نظیر و بی بدیل دارد، ولی امتحانات خاص خود را نیز دارد. قرآن کریم در مورد زنان پیامبر میگوید: ای همسران پیامبر! هر کدام از شما گناه آشکاری مرتکب شد، عذاب او دو چندان است(احزاب/30) یعنی انتساب شما به پیامبر به شما ویژگی و امتیازی داده است که اگر تقوا پیشه کنید، مانند دیگر زنان نیستید(بلکه ممتازتر هستید) و اگر خطایی مرتکب شوید نیز از دیگران بیشتر در عذاب هستید".(احزاب/30-32)
با توجه به دو نکته فوق، روشن میشود که خداوند در همه حال نسبت به بندگان عدالت را مراعات میکند.

پرسش: امام صادق (ع) فرموده اند : در زمان ظهور چندین علم دیگر که انسان آنها را تا آن رمان فرا نگرفته است آشکار می شود ، این چه سودی دارد و آیا این فرموده صحیح است یا نه

پاسخ: امام صادق(ع) می فرماید: «العلم سبعة و عشرون حرفا فجمیع ما جاءت به الرسل حرفان فلم یعرف الناس حتی الیوم غیر الحرفین فاذا قام القائم اخرج الخمسة و العشرین حرفاً فبثها فی الناس و ضم الیها الحرفین حتی یبثها سبعة و عشرین حرفا»؛«علم 27 حرف است و تمام آنچه پیامبران آورده‌اند، دو حرف است و مردم تا امروز جز این دو حرف را نمی‌دانند و زمانی که قائم قیام کند 25 حرف را خارج می‌کند و بین مردم منتشر می‌سازد و آن دو حرف را نیز به آنها ضمیمه می‌کند تا 27 حرف را پخش کند».(بصائر الدرجات، ص117).
بنابراین روایت؛ در زمان ظهور، علم پیشرف فراوانی خواهد کرد؛ اما اینکه این علم چه سودی دارد؛ طبیعی است که هر سود و رفاه و پیشرفت مادی و معنوی که نصیب انسان می‌شود بر پایه علم و آگاهی استوار است. بنابراین مقدمه تمام وعده‌های نیکی که برای دوران ظهور داده شده، پیشرفت علم است. تا زمانی که بالا برود، معنویت و عدالت و امنیت قابل اجرا نخواهد بود. البته بعضی آنها را از نوع علم تجربی می‌دانند و معتقدند: منظور پیشرفت پزشکی، کشاورزی، فصانوردی و ... است و بعضی آن را علوم الهی و نحوه تقرب و نزدیک شدن به خدا می‌دانند؛ یعنی، مردم در زمان حضرت می‌آموزند چگونه بنده واقعی گردند و در اثر پیشرفت معنوی قادر به هر کاری می‌شوند(مانند عارفان حقیقی در زمان ما). به هر حال سود علم چیز مخفی نیست که احتیاج به توضیح داشته باشد .

پرسش: با ظهور حضرت مهدی (عج) جهان دچار چه تغییر و تحولاتی خواهد شد؟

پاسخ: مقدمه: هدف از آفرینش مجموعه بزرگ هستی، کمال و نزدیکی هر چه بیشتر انسان‌ به منبع همه کمالات یعنی خداوند می‌باشد و نیل به این آرمان بزرگ نیازمند ابزار و وسایلی است که حکومت جهانی حضرت مهدی(ع) در پی فراهم آوردن اسباب تقرب به سوی خداوند متعال و برداشتن موانع از این مسیر است.
و با توجه به اینکه انسان موجودی است ترکیب یافته از جسم و جان، بنابراین رسیدن به کمال لازمه، همان عدالت است که ضامن سلامت رشد انسان در سیر مادی و معنوی است و اهداف حکومت حضرت مهدی(ع) نیز در دو محور رشد معنوی و اجرای عدالت و گسترش آن قابل طرح است.
امام حسین(ع) می‌فرمایند: اگر از دنیا جز یک روز باقی نمانده باشد، خداوند آن روز را طولانی کند تا مردی از فرزندان من قیام کند و زمین را از عدل و داد پر کند پس از آنکه از ستم آکنده شده باشد. این چنین از پیامبر اکرم(ص) شنیدم.
امام کاظم(ع) در تفسیر آیه شریفه: « اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ یُحْیِ الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِها قَدْ بَیَّنَّا لَکُمُ الْآیاتِ لَعَلَّکُمْ تَعْقِلُونَ»(حدید/17) فرموده‌اند: مقصود این نیست که زمین را از باران زنده می‌کند بلکه خداوند مردانی را بر می‌انگیزد که عدالت را زنده می‌کنند پس به سبب جان گرفتن عدل در جامعه، زمین زنده می‌شود.
اما با توجه به روایات فراوانی که درباره دوران حکومت حضرت مهدی(ع) موجود است، برنامه‌های حکومتی حضرت را در سه محور می‌توان خلاصه کرد:
1. برنامه فرهنگی 2. برنامه اقتصادی؛ 3. برنامه‌های اجتماعی.
1. برنامه فرهنگی:
در انجام برنامه فرهنگی، مهمترین محوری این برنامه عبارتند از:
الف. احیای کتاب و سنت:
امام علی(ع) می‌فرمایند: در روزگاری که هوای نفس حکومت می‌کند(امام مهدی(ع) ظهور می‌کند) و هدایت و رستگاری را جایگزین هوای نفس می‌سازد و در عصری که نظر اشخاص بر قرآن مقدم شده، افکار را متوجه قرآن می‌گرداند و آن را حاکم بر جامعه می‌سازد.
ب. گسترش معرفت و اخلاق:
امام باقر(ع) می‌فرماید: زمانی که قائم ما قیام می‌کند دست خود را بر سر بندگان خواهد نهاد و عقل‌های ایشان را جمع کرده و اخلاق آنها را به کمال خواهد رساند.
ج. رشد دانش بشر به طور چشمگیر و بی سابقه:
امام باقر(ع) فرموده‌اند: در زمان امام مهدی(ع) به شما حکمت و دانش داده می‌شود تا آن جا که زن در درون خانه‌اش مطابق کتاب خدا و سنت پیامبر قضاوت(رفتار) می‌کند.
می‌دانیم که رفتار صحیح ریشه در علم و دانش گسترده دارد که این روایت شریف حکایت از آگاهی و شناخت عمیق از آیات قرآن و روایات اهلبیت(ع) دارد.
د. مبارزه با بدعت‌ها:
بدعت به معنای داخل کردن اندیشه و آرای شخصی در دین و دینداری است. آنچه از تمایلات شخصی و هواهای نفسانی وارد دین شده، حضرت مهدی(ع) با آن مبارزه می‌کنند.
امام باقر(ع) می‌فرمایند: هیچ بدعتی را وا نگذارد مگر اینکه آن را از ریشه برکند و از هیچ سنتی (پیامبر) نمی‌گذرد مگر اینکه آن را برپا خواهد داشت.
2. برنامه‌های اقتصادی:
برنامه‌های اقتصادی در حکومت حضرت مهدی(ع) به صورت مطلوبی تدوین شده تا اولا امر تولید سامان یابد و از منابع طبیعی بهره بردای شود و ثانیا ثروت بدست آمده به شکل عادلانه بین همه طبقات توزیع گردد.
موارد اقتصادی دوران حاکمیت حضرت:
الف. بهره‌وری از منابع طبیعی:
در زمان حضرت مهدی(ع) و به برکت حکومت ایشان آسمان سخاوتمندانه می‌بارد و زمین بی دریغ ثمر می‌دهد.
امام علی(ع) فرمودند: و چون قائم ما قیام کند آسمان باران می‌ریزد و زمین گیاه بیرون می‌آورد.
امام باقر(ع) فرمودند: تمام گنج‌های زمین برای او آشکار می‌گردد.
ب. توزیع عادلانه ثروت:
از عوامل اقتصاد بیمار، انباشته شدن ثروت در نزد گروه خاصی است. در دوران حکومت عدل مهدوی اموال و ثروت بیت المال به طور مساوی بین مردم تقسیم می‌شود. امام باقر(ع) می‌فرمایند: وقتی قائم خاندان پیامبر قیام کند،(اموال را) به طور مساوی تقسیم می‌کند و در میان خلق به عدالت رفتار می‌کند.
و همچنین فرمودند: امام مهدی(ع) میان مردم به مساوات رفتار می‌کند به گونه‌ای که کسی پیدا نشود که نیازمند زکات باشد.
ج. عمران و آبادی:
در حکومت حضرت مهدی(ع) تولید و توزیع به گونه‌ای ساماندهی می‌شود که همه جا به نعمت و آبادانی می‌رسد.
امام باقر(ع) می‌فرمایند: در تمام زمین هیچ ویرانه‌ای نمی‌ماند جز اینکه آباد می‌گردد.
3. برنامه‌های اجتماعی:
در حکومت عدالت گستر حضرت مهدی(ع) برنامه‌هایی بر اساس تعالیم قرآن و عترت(ع) اجرا می‌شود که به سبب اجرای آنها محیط زندگی زمینه‌ای برای رشد و تعالی افراد خواهد بود. در این زمینه روایات فراوانی رسیده است. که به پاره‌ای از آنها اشاره می‌کنیم.
الف. احیاء و گسترش امر به معروف و نهی از منکر:
در حکومت جهانی حضرت مهدی(ع) فریضه بزرگ امر به معروف و نهی از منکر به صورت گسترده به اجرا گذاشته خواهد شد.
امام باقر(ع) می‌فرمایند: مهدی(ع) و یاران او، امر به معروف و نهی از منکر می‌کنند.
ب. مبارزه با فساد و رذائل اخلاقی:
حضرت مهدی(ع) در عمل به مبارزه با فساد و تباهی و زشتی می‌پردازد، چنانچه در دعای شریف ندبه می‌خوانیم: «این قاطع حبائل الکذب و الافتراء این طامس آثار الزیغ و الاهواء ...؛ کجاست آن که ریسمان‌های دروغ و افتراء را ریشه کن خواهد کرد. کجاست آن که آثار گمراهی و هوای و هوس را نابود خواهد ساخت».
ج. عدالت قضایی:
اوست که قسط و عدل را در سطح جامعه حاکم می‌کند و همه عالم را پر از عدالت و دادگری می‌کند.
امام رضا(ع) فرمودند: وقتی او قیام کند زمین به نور پروردگارش روشن گردد و آن حضرت ترازوی عدالت را در میان خلق نهد. پس (چنان عدالت را جاری کند که) هیچ کس بر دیگری ظلم و ستم روا ندارد.
مناسب است در پایان به یکی از تحولات چشمگیر زمان حضرت مهدی(ع) که همانا بهداشت طبیعت و بهداشت روان است اشاره‌ای گذرا داشته باشیم. زیرا یکی از مشکلات جامعه بیش از ظهور امام زمان(ع) وضع تأسف بار بهداشت طبیعت و روان است که در نتیجه بیماری‌های واگیر و مشکلات روانی زیادی جامعه بشریت را فرا می‌گیرد. بیماری‌‌هایی مانند جذام، طاعون، وبا، فلج، سکته، سرطان و صدها بیماری خطرناک دیگر. این اوضاع دلخراش و دردناک در اثر آلودگی محیط زیست و در نتیجه به کارگیری سلاح‌های شیمیایی. اتمی و میکربی پدید می‌آید.
امام سجاد(ع) در این باره می‌فرمایند: هنگامی که قائم(ع) ما قیام کند خداوند عزوجل بیماری و بلا را از شیعیان ما دور می‌سازد...
امام صادق(ع) می‌فرمایند: هنگامی که حضرت قائم(ع) قیام کند خداوند بیماری‌ها را از مؤمنان دور می‌سازد و تندرستی را به آنان باز می‌گرداند.
به امید روزی که بتوانیم آن دوران نورانی و سراسر معنوی را درک کنیم.
 


+نوشته شده در پنج شنبه 89/7/29ساعت 9:56 عصرتوسط کانون مهدویت | نظرات ( ) |



 

چهره وخصوصیات فیزیکی مهدی و جمال بی مثالش که دلرباست .

پرسش: آیا امام مهدی وجوود جسمانی دارند یا نورانی؟

پاسخ: حضرت وجود جسمانی دارند. البته طبق برخی روایات و معارف اسلامی پیشوایان غیر از این بدن جسمانی دارای حقایق نورانی هستند. در روایتی از پیامر اکرم(ص) آمده است:"اول چیزی که خداوند خلق کرد، نور من بود" (بحار الانوار، ج1، ص97)
و نیز فرمود: "ای سلمان! اوصیای من را می‌شناسی و آن دوازده نفری که خداوند برای امامت بعد از من انتخاب کرده است؟ گفتم: خدا و رسولش داناترند، فرمود: ای سلمان! خداوند مرا از نور خود خلق کرد و مرا خواند، پس اطاعت کردم. و خلق کرد از نور من علی را پس خواند او را و او اطاعت کرد. و خلق کرد از نور من و علی، نور فاطمه را پس خواند او را و او اطاعت کرد. و خلق کرد از نور من و علی و فاطمه، حسن و حسین را، پس آن دو را خواند و آن دو اطاعت کردند. پس نام گزارد ما را به پنج اسم از اسامی خود: خدا محمود است و من "محمد" خدا عالی است و این "علی" خدا فاطر است و این "فاطمه" خدا دارای "احسان" است و این حسن و خدا "محسن" است و این حسین. سپس خلق کرد خدا از ما از صلب حسین(نور حسین) نه امام را،چ پس خواند آنان را و آنان اطاعت کردند".(بحار الانوار، ج15، ص9).
البته این حرف بدین معنی نیست که آنها بدن مادی نداشتند؛ بلکه وقتی خداوند اراده کرد که در دنیا زندگی کنند، آنان را در صلب حضرت آدم(ع) قرار داد تا اینکه در زمان خاص با بدن مادی به دنیا آیند(بحار الانوار، ج15، ص7). ما با توجه به ادله عقلی و نقلی فراوان، معتقد هستیم حضرت مهدی(عج) در سال 255 هـ.ق به دنیا آمدو بنابراین دارای وجود جسمانی است. دلیل‌های فراوانی مانند داستان ولادت و مادر ایشان، غیبت و چگونگی آن، وجود حجت در هر زما در زمین و ... در این زمینه وجود دارد
.

پرسش: چطور حضرت مثل یک مرد 40 ساله ظهور می کند ؟

پاسخ: گویا مراد شما این است که چگونه ممکن است حوادث روزگار باعث تغییر چهره و شکسته شدن صورت و ناتوانی جسمی حضرت نمیشود؟ در پاسخ باید گفت: به نظر میآید علت اصلی، خواست و قدرت الهی است. بدین معنا که خداوند از طریق اعجاز و خرق عادت، حالت جوانی را در وجود حضرت مهدی(ع) قرار داده است. برای این مطلب از قرآن میتوان نمونه آورد.
خداوند در قرآن کریم در سوره بقره آیه 259 داستان بزرگ مردی از بنی اسرائیل(گویا عزیر بوده است) را ذکر میکند که بر روستایی عبور میکرد در حالی که ویران شده و مردمان آن مرده بودند و استخوانهایشان در معابر در حال پوسیده شدن بود. او گفت: خداوند چگونه اینها را زنده میکند؟ خداوند صد سال او را میراند و جان حیوان(الاغ) او را نیز گرفت ولی طعام او را به حال خود سالم باقی نگه داشت.
پس از صد سال که دوباره او را زنده کرد به او یادآور شد از بین رفتن و حیات دوباره خود و حیوانش را و سالم نگاه داشتن طعامش را . " فَانْظُرْ إِلى طَعامِکَ وَ شَرابِکَ لَمْ یَتَسَنَّهْ "یک غذا حدودا یک هفته سالم میماند. صد سال 5200 هفته است پس خدا 5200 برابر عمر غذا، آن را سالم و به صورت عادی نگه داشته است. او میتواند امام را نیز به حالت یک جوان حفظ کند.
البته از لحاظ طبیعی نیز ممکن است، یک فرد بتواند طراوت و جوانی خود را حفظ کند اگر بر رموز علمی آگاهی داشته باشد و علم نیز این امر را ممکن پذیر بداند بر این فرض ، امام چون علم کامل دارد میتواند از قواعد علمی نیز مدد بگیرد.

پرسش: چگونگی زیستن امام مهدی در دوران غیبت را بیان فرمایید. شمائل امام زمان در زمان ظهور چگونه خواهد بود؟

پاسخ: این سؤال چند بخش دارد:
الف. حضرت در میان مردم رفت و آمد و از اوضاع آنان خبر دارد و به آنان کمک می‌کند. البته چون ایشان در پس پرده غیبت هستند(یعنی به صورت عادی، شناخته نمی‌شوند). ممکن است مردم ایشان را ببینند ولی او را نشناسند. پس حضرت در میان مردم است؛ ولی به صورت ناشنانس .
ب. از برخی روایات استفاده می‌شود که افرادی بسیار محدود و خاص در خدمت حضرت می‌باشند و آن بزرگوار را همراهی می‌کنند. البته از جزئیات این مسأله آگاهی نداریم.
ج. از روایات می‌توان استفاده کرد که حضرت در قیافه مردی چهل ساله ظهور می‌کنند. آن بزرگوار دارای چهره‌ای گندمگون ، پیشانی بلند، ابروانی کشیده، چشمانی درشت وسیاه، دندان‌‌های براق و گشاده است. در گونه راست ایشان خالی مشکین قرار دارد و اندام آن بزرگوار میانه است.

پرسش: سن حضرت مهدی چقدر است؟

پاسخ: 1ـ بر اساس نظر مشهور در تاریخ ولادت امام زمان(عج)، آن بزرگوار در سال 255 هـ‌.ق به دنیا آمده است. بنابراین اکنون (سال 1426) سن شریف آن عزیز 1171 سال می‌باشد.

پرسش: شمایل حضرت از نظر جسمی و روحی ؟

پاسخ: الف. از روایات می‌توان استفاده کرد که حضرت در قیافه مردی چهل ساله ظهور می‌کنند. آن بزرگوار دارای چهره‌ای گندمگون ، پیشانی بلند، ابروانی کشیده، چشمانی درشت وسیاه، دندان‌‌های براق و گشاده است. در گونه راست ایشان خالی مشکین قرار دارد و اندام آن بزرگوار میانه است.
ب. بعضى از ویژگى‏هاى آن وجود شریف که در سخنان معصومین علیهم السلام بیان گردیده، از این قرار است:
او اهل عبادت و شب زنده دارى، زهد و ساده زیستى، صبر و بردبارى، عدالت و نیکوکارى است. آن حضرت سرآمد همگان در علم و دانش و وجود نازنینش چشمه‏سار برکت و پاکى است. او اهل قیام و جهاد، رهبر جهانى، انقلابىِ بزرگ، منجى نهایى و مصلح موعود بشریّت است. آن وجود نورانى از تبار رسول خداصلى الله وعلیه وآله وسلم و از اولاد فاطمه زهراعلیهاالسلام و نهمین فرزند از نسل سیدالشهداءعلیه‏السلام است که به هنگام ظهور بر کعبه تکیه زند و پرچم پیامبر را در دست گیرد و با قیام خود دین خدا را زنده و احکام خداوند را در سراسر گیتى جارى کند و جهان را پر از مهربانى و داد گرداند پس از آن که پر از جور و بیداد شده باشد.( منتخب الاثر، فصل دوم، از ص 239 تا


+نوشته شده در پنج شنبه 89/7/29ساعت 9:54 عصرتوسط کانون مهدویت | نظرات ( ) |



 

کلمات مهدی و گفتار هایی که از امام مهدی نقل شده است ...

پرسش: احادیثی از امام مهدی بیان فرمایید علایم ظهور حضرت کدامند؟

پاسخ: الف. احادیث و سخنانی که از وجود مقدس امام عصر(ع) در اینجا نقل می‌شود، برگرفته از توقیعات و نامه‌های آن حضرت است.
"الحق معنا فلن یوحشنا من قعد عنّا، و نحن صنائع ربنا، و الخلق بعد منائعنا"؛"حق با ما(اهل بیت) است و کناره‌گیری عده‌ای، از ما، هرگز سبب وحشتمان نمی‌شود؛ چرا که ما پرورش یافتگان پرودگاریم، و دیگر مخلوقین، پرورش‌یافتگان ما هستند"(بحار الانوار، ج53، ص178، ص9).
"من کان فی حاجة الله عزوجل کان الله فی حاجته"؛"هر کس به دنبال برآورده شدن حاجت خداوند باشد(برای نصرت دین او تلاش کند)، خداوند نیر برآورنده حاجت او خواهد بود"(همان، ج51، ص331، ح56).
"فلیعمل کل امر منکم بما یقرب من محبتنا، و یتجنَّب ما یدنیه من کراهتنا و سنخطنا"؛"پس هر یک از شما باید کاری کند که وی را به محبت و دوستی ما نزدیک سازد، و از آنچه خوشایند ما نیست و باعث کراهت و خشم ما است، دوری گزیند"(همان، ج53، ص176،ح7).
"ما ارعم انف الشیطان افضل من الصلاة فصلها و ارغم انف الشیطان"؛"هیچ چیز مانند نماز، بینی شیطان را به خاک نمی‌ساید، پس نماز بگزار و بینی ابلیس را به خاک بمال"(همان، ج53، ص182، ح11).
"اجعلوا قصدکم الینا بالمودة علی السنة الواضحة، فقد نصحت لکم، و الله شاهد علی و علیکم"؛"هدف و مقصد خویش را نسبت به محبت و دوستی ما(اهل بیت) بر مبنای عمل به سنت و اجرای احکام الهی قرار دهید؛ پس همانا که موعظه‌ها و سفارش‌های لازم را نمودم، و خداوند متعال نسبت به همه ما و شما گواه است"(همان، ج53، ص179،ح9).
ب. در منابع روایی، بسیاری از رخداد‌های طبیعی و غیر طبیعی و دگر‌گونی‌های سیاسی و اجتماعی به عنوان علائم ظهور، ذکر شده است. بدیهی است که روایات مربوط به این مسئله، مانند سایر مسائل دیگر، از جهت درستی و اعتبار، یکسان نیستند. در میان این روایات، برخی از جهت سند غیر قابل اعتمادند و برخی هم از جهت مضمون و مطالبی که در آن مطرح شده، جای بحث و تامل دارند. بنابراین، نمی‌توان به صرف دیدن یک روایت و بدون بررسی کارشناسانه از جهت سند و دلالت، به آن اعتماد کرد. در میان نشانه‌ها، برخی به عنوان "علایم حتمی ظهور" ذکر شده است.
علائم معروف حتمی، پنج مورد است:
1. خروج سفیانی؛ پیش از قیام حضرت مهدی(ع) مردی از نسل ابوسفیان، در منطقه شام، خروج می‌کند و با تصرف بخش‌هایی از سرزمین اسلام، برای یافتن و کشتن شیعیان جایزه تعیین می‌کند. (بحار الانوار، ج52، ص182).
2. خسف در بیداء؛ خسف، یعنی فرورفتن، و بیداء نام سرزمینی بین مدینه و مکه است. سفیانی که در آستانه ظهور حضرت مهدی(ع) خروج می‌کند، هنگامی که از ظهور ایشان با خبر می‌گردد سپاهی عظیم به مدینه و مکه می‌فرستد و چون به سرزمین بیداء می‌رسند، خداوند آنان را در کام زمین فرو می‌برد و هلاک می‌شوند. (کنز العمال، ج14، ص272؛ ینابیع المودة، قندوزی، ص427).
3. خروج یمانی؛ سرداری از یمن قیام می‌کند و مردم را به حق و عدل دعوت می‌کند. خروج یمانی، اجمالاً از نشانه‌های ظهور است، هر چند جزئیات و چگونگی قیام وی، روشن نیست.
4. قتل نفس زکیه؛ نفس زکیه، یعنی انسان پاک و بی گناه. در آستانه ظهور حضرت مهدی، جوانی بی گناه، مظلومانه در مسجد الحرام به قتل می‌رسد.
5. صیحه آسمانی؛ منظور از آن، صدایی است که در آستانه ظهور حضرت مهدی، از آسمان به گوش می‌رسد و همه مردم آن را می‌شنوند. محتوای این پیام آسمانی، دعوت به حق و حضرت مهدی است. امام باقر(ع) می‌فرماید:"ندا کننده‌‌ای از آسمان، نام قائم ما را ندا می‌کند. پس هر که در شرق و غرب است، آن را می‌شنود.(الغیبة، نعمانی، ص252).
البته در برخی از روایات، به علائم دیگری نیز اشاره شده است، مانند خورشید گرفتگی در نیمه ماه رمضان و ماه گرفتگی در آخر آن. (الغیبة، طوسی، ص444) و یا طلوع خورشید از مغرب(الغیبة، طوسی، ص435).

پرسش: آیا ما احادیثی از امام مهدی داریم؟

پاسخ: سخنان امام عصر(ع) به دو صورت به ما رسیده است: 1. توقیعات؛ 2. ملاقات؛
1. توقیعات: توقیع؛ یعنی، نامه‌ای که امام به فردی می‌نوشتند. در این رابطه گفتنی است امام زمان(ع) دو نوع غیبت دارند: غیبت صغرا و غیبت کبرا. در غیبت صغرا امام، چهار نایب خاص داشتند که آنها رابط بین امام و مردم بودند؛ یعنی، نامه و سؤالات مردم را به امام می‌رساندند و جواب آن را از او گرفته و به افراد می‌دادند. غیبت صغرا 69 سال طول کشید (260-329 هـ)، در این مدت نامه‌های فراوانی شامل سخنان و پیام‌های امام به شیعیان صادر شد. تعدادی از این نامه‌ها یا به اصطلاح توقیعات، در کتاب‌های حدیثی(مانند کتاب کمال الدین شیخ صدوق، غیبت شیخ طوسی، بحار الانوار و ...) آمده است.
2. ملاقات: بخش دیگری از سخنان امام زمان(ع) به صورت شفاهی و در ملاقات و دیدار با آن حضرت شنیده شده و در کتاب‌ها نقل شده است.

البته اکنون ما در حال غیبت به سر می‌بریم و قرار نیست کسی به محضر آن عزیز برسد، مگر اینکه به طور استثناء چنین سعادتی برای کسی اتفاق بیفتد. بنابراین نباید ادعای ملاقات را به سادگی و از هر کس پذیرفت. به علاوه در زمان غیبت کبرا چون امام نایب خاص ندارد، بنابراین به وسیله کسی پیام نمی‌فرستد. به همین جهت در حال حاضر اگر کسی ادعای نقل قول از طرف امام بنماید، ما نباید آن را بپذیریم.
با توضیح بالا معلوم شد اکثر سخنان نقل شده از آن حضرت، چیز‌هایی است که در توقیعات آمده است و تعداد کمی نیز حاصل ملاقات‌ها می‌باشد(به خصوص ملاقات‌هایی که در غیبت صغرا اتفاق افتاده است).
این نکته را هم نباید فراموش کرد که سخنان نقل شده از امام زمان(ع) مانند سایر احادیث، بعضی دارای سند و مدرک قوی بوده و قابل اعتماد است و بعضی سند معتبری ندارد؛ لذا چندان نمی‌توان آنها را معیار عمل قرار داد.

پرسش: آیا سخنانی که از آن حضرت در کتاب ها می نویسند درست است ؟ چگونه این سخنان را به دست می آورند ؟

پاسخ: سخنان امام عصر(ع) به دو صورت به ما رسیده است: 1. توقیعات؛ 2. ملاقات؛
1. توقیعات: توقیع؛ یعنی، نامه‌ای که امام به فردی می‌نوشتند. در این رابطه گفتنی است امام زمان(ع) دو نوع غیبت دارند: غیبت صغرا و غیبت کبرا. در غیبت صغرا امام، چهار نایب خاص داشتند که آنها رابط بین امام و مردم بودند؛ یعنی، نامه و سؤالات مردم را به امام می‌رساندند و جواب آن را از او گرفته و به افراد می‌دادند. غیبت صغرا 69 سال طول کشید (260-329 هـ)، در این مدت نامه‌های فراوانی شامل سخنان و پیام‌های امام به شیعیان صادر شد. تعدادی از این نامه‌ها یا به اصطلاح توقیعات، در کتاب‌های حدیثی(مانند کتاب کمال الدین شیخ صدوق، غیبت شیخ طوسی، بحار الانوار و ...) آمده است.
2. ملاقات: بخش دیگری از سخنان امام زمان(ع) به صورت شفاهی و در ملاقات و دیدار با آن حضرت شنیده شده و در کتاب‌ها نقل شده است.

البته اکنون ما در حال غیبت به سر می‌بریم و قرار نیست کسی به محضر آن عزیز برسد، مگر اینکه به طور استثناء چنین سعادتی برای کسی اتفاق بیفتد. بنابراین نباید ادعای ملاقات را به سادگی و از هر کس پذیرفت. به علاوه در زمان غیبت کبرا چون امام نایب خاص ندارد، بنابراین به وسیله کسی پیام نمی‌فرستد. به همین جهت در حال حاضر اگر کسی ادعای نقل قول از طرف امام بنماید، ما نباید آن را بپذیریم.
با توضیح بالا معلوم شد اکثر سخنان نقل شده از آن حضرت، چیز‌هایی است که در توقیعات آمده است و تعداد کمی نیز حاصل ملاقات‌ها می‌باشد(به خصوص ملاقات‌هایی که در غیبت صغرا اتفاق افتاده است).
این نکته را هم نباید فراموش کرد که سخنان نقل شده از امام زمان(ع) مانند سایر احادیث، بعضی دارای سند و مدرک قوی بوده و قابل اعتماد است و بعضی سند معتبری ندارد؛ لذا چندان نمی‌توان آنها را معیار عمل قرار داد.

پرسش: لطفا چند حدیث زیبا و آموزنده از امام زمان (عج) برایمان بنویسید .

پاسخ: الف. احادیث و سخنانی که از وجود مقدس امام عصر(ع) در اینجا نقل می‌شود، برگرفته از توقیعات و نامه‌های آن حضرت است.
«الحق معنا فلن یوحشنا من قعد عنّا، و نحن صنائع ربنا، و الخلق بعد منائعنا»؛«حق با ما(اهل بیت) است و کناره‌گیری عده‌ای، از ما، هرگز سبب وحشتمان نمی‌شود؛ چرا که ما پرورش یافتگان پرودگاریم، و دیگر مخلوقین، پرورش‌یافتگان ما هستند»(بحار الانوار، ج53، ص178، ص9).
«من کان فی حاجة الله عزوجل کان الله فی حاجته»؛«هر کس به دنبال برآورده شدن حاجت خداوند باشد(برای نصرت دین او تلاش کند)، خداوند نیر برآورنده حاجت او خواهد بود»(همان، ج51، ص331، ح56).
«فلیعمل کل امر منکم بما یقرب من محبتنا، و یتجنَّب ما یدنیه من کراهتنا و سنخطنا»؛«پس هر یک از شما باید کاری کند که وی را به محبت و دوستی ما نزدیک سازد، و از آنچه خوشایند ما نیست و باعث کراهت و خشم ما است، دوری گزیند»(همان، ج53، ص176،ح7).
«ما ارعم انف الشیطان افضل من الصلاة فصلها و ارغم انف الشیطان»؛«هیچ چیز مانند نماز، بینی شیطان را به خاک نمی‌ساید، پس نماز بگزار و بینی ابلیس را به خاک بمال»(همان، ج53، ص182، ح11).
«اجعلوا قصدکم الینا بالمودة علی السنة الواضحة، فقد نصحت لکم، و الله شاهد علی و علیکم»؛«هدف و مقصد خویش را نسبت به محبت و دوستی ما(اهل بیت) بر مبنای عمل به سنت و اجرای احکام الهی قرار دهید؛ پس همانا که موعظه‌ها و سفارش‌های لازم را نمودم، و خداوند متعال نسبت به همه ما و شما گواه است»(همان، ج53، ص179،ح9).

پرسش: برای مطالعه سخنان امام زمان (عج) به چه کتاب هایی مراجعه کنیم ؟

پاسخ: برای مطالعه سخنان گهربار امام عصر(عج) می‌توانید به کتاب‌های زیر مراجعه کنید:
1. صحیفه سجادیه، کریمی جهرمی؛
2. پیام‌های امام زمان، لنگرودی؛
3. جلوه نگار، احمد حیدری؛
4. نشانی از امام غایب، مهدی رکنی؛
5. فرمایشات حضرت بقیة الله، خادمی شیرازی؛
6. شرح چهل حدیث از حضرت مهدی(عج)، علی اصغر رضوانی.


+نوشته شده در پنج شنبه 89/7/29ساعت 9:53 عصرتوسط کانون مهدویت | نظرات ( ) |



 

اقدامات وموضع گیری های دشمنان در برابر اندیشه مهدویت ...

پرسش: آیا اسرائل در مقابل حضرت مقابله می کند ؟

پاسخ: باید بین فرهنگ و تفکر و فعالیت اسرائیلیان و یهودیان تفاوت قایل شد، هنگام ظهور، امام مهدی(ع) ابتدا مردم را راهنمایی و ارشاد میکند و طبق برخی روایات، الواح تورات و انجیل اصلی را برای یهودیان و مسیحیان میآورد. ارشادات و اقدامات حضرت مهدی(ع) و همچنین نزول حضرت عیسی(ع) و نماز خواندن ایشان پشت سر امام، باعث میشود عده زیادی از اهل کتاب به امام ایمان آورند. البته عدهای نیز با امام میجنگند اینان کسانی هستند که زندگی مادی و حیوانی را انتخاب کردهاند.صهیونیستهای فعلی با این تفکر و فرهنگ کنونی از جمله کسانی هستند که با امام میجنگند ـ البته افرادی از آنان که به طرف حق رجوع نکنند ـ باید توجه داشت برخی مسائل به صورت کلی برای ما روشن است ولی جزئیات آنها آشکار نیست. از جمله آنها درگیریها و جنگهای پس از ظهور است. ما به صورت کلی میدانیم برخی افراد فاسد و ظالم از جمله برخی از اهل کتاب با امام وارد جنگ میشوند ولی همه جزئیات این مسئله روشن نیست. 

پرسش: آیا به خاطر گناه در مقابل حضرت می باشیم ؟

پاسخ: با عرض سلام و تشکر از علاقمندی شما به مباحث مهدویت آرزو داریم در تمامی مراحل زندگی تحت عنایت خاصه حضرت مهدی(ع) مراتب رشد و تعالی را طی نمایید.
باید خدمت شما عرض کنیم نه تنها در زمان ظهور حضرت مهدی(ع) بلکه از آغاز تاریخ بشریت جبهه حق و باطل وجود داشته است. از آنجا که خداوند خلقت ملائکه و ابلیس را قبل از خلقت انسان قرار داد مسئله اختیار حق و باطل را نیز در نهاد ابلیس گذاشت و لذا ابلیس با اختیار فرمان الهی در مورد سجده به آدم را رد نمود و نافرمانی کرد و جبهه باطل را تشکیل و تاسیس نمود. پس از آن، خلقت انسان نیز با مسئله اختیار و اراده در انتخاب جبهه حق یا باطل همراه است. اولین انسان یعنی حضرت آدمی(ع) فرمان الهی در "تعلیم اسماء به ملائکه" را انجام داد و در جبهه حق وارد گردید. این جبهه با سلسله انبیاء الهی و رهبری آنان برای هدایت انسانها ادامه یافت، و در مقابل آن جبهه باطل است که ابلیس و پیروانش با وسوسه انسانها برای مخالفت با انبیاء و احکام الهی در این جبهه قرار دارند. جبهه حق با ظهور پیامبر اسلام(ص) و ابلاغ دین کامل به جهانیان به نقطه عطف خود در تاریخ میرسد و حرکت تکاملی برای رسیدن به سعادت ابدی آغاز میشود. پس ازپیامبر اسلام این مسیر با جانشینان معصوم از خطا و گناه یعنی امامان معصوم(ع) ادامه مییابد.
این حرکت در زمان ظهور آخرین رهبر معصوم و جانشین پیامبر(ص) به اوج خود خواهد رسید و عدالت مطلق و توحید کامل در جهان به ظهور میرسد. در مقابل این جبهه حق، جبهه باطل قرار دارد. خصوصیات این جبهه را آنچنان که از قرآن کریم و احادیث معصومین به دست میآید، میتوان در این امور اشاره نمود:
مخالفت با توحید، مخالفت با پیامبران الهی، مخالفت با امامان معصوم، مخالفت با ارزشهای الهی، مخالفت با راههای رسیدن به سعادت ابدی، مخالفت با حاکمیت عدالت در تمام شئون فردی و اجتماعی و …
بنابراین بسیار روشن است که جبهه حق در چه مسیری حرکت میکند و ملاکهای عضویت در آن چیست و در یک جمله میتوان گفت: پایبندی به ولایت الهی ورود در جبهه حق در تمامی زمانها خواهد بود.
البته این پایبندی به ولایت الهی؛ به طور مطلق از ما خواسته نشده است بلکه در حد توانایی یک انسان غیر معصوم باید به ولایت الهی پایبند باشیم، نه به این معنا که هر کس مثل معصوم نباشد و کوچگترین خطا و گناهی مرتکب شود، در جبهه باطل قرار گیرد بلکه اعتقاد و عمل در اصول کلی الهی مانند توحید، معاد، ولایت انبیاء و اصیاء، ما را در جبهه حق وارد میسازد. این سیر تاریخی و ملاکهای آن را میتوان در دعای ندبه مشاهده کرد.
اگر تسلیم اوامر الهی باشیم ولایت الهی را انتخاب کردهایم و وارد جبهه حق شدهایم حتی اگر قبل از ظهور حضرت مهدی(ع) زندگی کنیم و از دنیا برویم. و اگر با اوامر الهی مخالفت کنیم قهرا به ولایت شیطان وارد شدهایم و جبهه باطل را انتخاب کردهایم. ملاکها و اوامر و نواهی الهی نیز به طور کامل در "دین" بیان شده است. دین اسلام تا قیامت برقرار است و زمان قبل از ظهور، زمان ظهور و پس از ظهور حضرت مهدی(ع) هم در بر میگیرد و لذا جای هیچ ابهامی و تردیدی برای مننتظران و مهدویان باقی نخواهد ماند.
انها که راه را گم میکنند به خاطر آن است که ملاکها را نشناختهاند و با ملاکهای اشتباه، انتخاب نیز اشتباه خواهد شد. آنها که در زمان ظهور حضرت مهدی(ع) آن حضرت را انکار میکنند در ملاک شناخت حق یعنی "ولایت الهی" دچار اشتباه میشوند و یا بخاطر منافع شخصی و مادی با "ولایت الهی" به طور آگاهانه مخالفت میکنند. پس اگر در خیمه ولایت الهی، ولایت انبیاء، ولایت معصومین هم باشیم و از آنها پیروی کنیم در هر زمان به جبهه حق وارد شدهایم.
البته این نکته نباید فراموش شود که گناهان در اثر غفلت و برای ارضای خواستههای نفسانی است و ما را از درجات سعادت محروم مینماید اما اگر اعتقاد و ایمان به اصول اساسی را حفظ کنیم از "جبهه حق" خارج نمیشویم، و خداوند را توبه و بازگشت را برای ما باز گذاشته است. تنها اگر به طور آگاهانه و از روی عناد با فرامین الهی مخالفت کنیم، از جبهه حق خارج شده و در جبهه باطل وارد میشویم. پس همواره باید اعتقاد و ایمان به ولایت الهی را در عمل حفظ نماییم تا پیوسته در جبهه حق قرار گیریم. هم اکنون به چند راهکار اساسی و ملاک روشن برای شناخت جبهه حق از زبان گهربار امام صادق(ع) گوش جان میسپاریم:
1. پیروان ولایت باید دین خدا را بپذیرند، نماز، روزه، حج، خیرها و عبادات را انجام دهند و تحت ولایت امام معصوم باشند. سبقت در این خصوصیات ملاک برای برتری و ارزش گذاری پیروان حق و ولایت است.
2. اطاعت امام، استقامت در کنار امام چه در قیام بر علیه ظلم و چه در عدم قیام و مبارزات منفی به فرمان امام، انتظار دولت حق را داشتن، مراقبت از خود و امام در مقابل ظالمین، دفاع از حقوق دینی و شخصی در مقابل ظالمین(بحار الانوار، ج52، ص127).
اینها وظایف عمدهای است که امام(ع) برای منتظرین بیان کردهاند و معیار پایبندی به "جبهه حق" دانستهاند. با رعایت این اصول اعمال و عبادات در زمان غیبت و حضور مورد رضایت وتایید دین و در راستای راه حق و مستقیم خواهد بود.
برای آگاهی بیشتر به منابع زیر مراجعه کنید:
1. مجله انتظار ش1و2 مقاله شرح دعای ندبه؛
2. هدایت در قرآن، آیت الله جوادی آملی.
 

پرسش: آیا حضرت بعد از ظهور از دشمنان انتقام می گیرند ؟

پاسخ: از صفاتی که برای امام زمان(ع) گفته شده است و تأیید روایی و قرآنی نیز دارد صفت «المنتقم» است، یعنی انتقام گیرنده از دشمنان خدا، در دعای ندبه نیز می‌خوانیم: «این الطالب بدم المقتول بکربلا»، در حدیثی از امام صادق(ع) آمده است: امام مهدی(ع) از فرزندان و قاتلان امام حسین در کربلا، انتقام می‌کشد.
البته امام رضا(ع) در توضیح این روایت می‌فرماید: اینها راضی به فعل پدران بوده و به آن افتخار می‌کنند(تفسیر برهان، ج4، ص559، ح7، ذیل آیه 23 سوره اسراء).
ما در زیارات امام حسین(ع) مثل عاشورا زیارت به کسانی که شهادت حضرت رضایت داشتند لعن می‌کنیم.

پرسش: آیا شیعیان در مقابل حضرت می ایستند ؟

پاسخ: اگر به معنای شیعه دقت شود روشن میشود که شیعه مقابل آقا قرار نمیگید. شیعه کسی است که امامت اهل بیت(ع) را پذیرفته و دلش در گرو محبت آنان است. او سعی میکند رفتارش متناسب با روش اهل بیت باشد. ناراحتی آنان را نمیخواهد. شیعه به کربلا اهمیت میدهد. او منتظر ظهور است و خود را برای یاری حضرت آماده میکند. و اگر خطایی کرد در صدد جبران برمیآید.
البته ممکن است کسی نام شیعه را بر خود گذاشته باشد؛ ولی اعتقادی به امامت اهل بیت نداشته باشد(نه این که در مواردی دچار اشتباه عملی شود) و ولایت آنان را باور نکرده باشد. چنین فردی ممکن است در زمان ظهور، امام را نپذیرد و در مقابل حضرت قرار بگیرد.

پرسش: فیلم هایی که امریکاییها می سازند (هالیوود ) در رابطه باتسخیر جهان و اینکه کسی می اید و جهان را به هم می ریزد چگونه است ؟

پاسخ: مقدمه: از اوضاع و حوادث عمومی می‌توان حدس زد که بشر در آینده نزدیک، بر سر یک دو راهی بسیار حساس واقع خواهد شد. یا چشم بسته تسلیم مادی‌گری و قوانین حاکم بر طبیعت شود و یکسره به احکام الهی پشت پا زند و یا توحید خالص را انتخاب کند و به قوانین و احکام الهی، برای اصلاح و علاج بحران‌های جهانی گردن نهد؟!
سیر تاریخ زندگی بشر ـ خصوصا در قرون اخیر ـ نشان داده است که تمایل عمومی انسان‌ها بر اساس حس فطری خدا جویی به سوی عدالت طلبی و حاکمیت قوانین و ارزش‌های انسانی و الهی در حرکت است. در این نوشتار به تشریح این دو تفکر و اهداف آن می‌پردازیم.
تفکر اول: حاکمیت قدرت و علوم مادی:
طرفداران این نظریه چند دسته‌اند: گروهی معتقدند شر و فساد و بدبختی لازمه جدانشدنی زندگی بشر است و لذا هر چه زودتر باید به زندگی بشریت خاتمه داده شود. این گروه برای تحقق این تئوری از قدرت‌های استثمارگر در جهت نابودی نهایی جهان حمایت می‌کند و به نهیلیست یا پوچ گرا معروف می‌باشند.
گروهی دیگر می‌گویند: با پیشرفت حیرت‌آور علوم و تکنیک و فراهم شدن سلاح‌های مخرب و کشتار جمعی، جامعه بشری به نقطه انفجار نزدیک شده است و به زودی با دست خود به زندگی خود خاتمه خواهد داد. و لذا باید راه چاره‌ای اندیشید.
در این بیان عده‌ای تنها راه را تشکیل یک حکومت واحد جهانی می‌دانند، تمام بشریت تحت یک نظام و سیستم مدیریتی واحد قرار گیرد و به اصطلاح دهکده‌ای جهانی با یک رئیس به وجود آید تا دیگر تضاد منافع بین سران قدرت، باعث جنگ‌های تکنولوژیک نابود کننده نشود. در این خصوص تلاش قدرت‌های جهانی برای کسب سلطه برای اداره جهان بسیار چشمگیر است. پس از فروپاشی ابر قدرت شرق هم اکنون غرب خود را قدرتی بلامانع برای رسیدن به ریاست جهان می‌پندارد و برای کسب این مقام از انواع ابزار‌های تبلیغاتی استفاده می‌کند!!
قدرت‌های غربی، از طرفی با ایجاد یأس و نا امیدی نسبت به آینده جهان، بشریت با به لزوم داشتن یک پناهگاه و نقطه امید برای تسکین دلهره و نا آرامی‌های روانی متقاعد می‌سازند و از طرف دیگر با در اختیار گرفتن ابزار‌های تبلیغی و نفوذ در افکار عمومی جهان تنها غرب را قادر به حل این مشکل جهانی معرفی می‌کنند.
در همین راستا یکی از ابزار‌های بسیار مؤثر غرب، رسانه‌های تصویری است. جهان امروز دوران تصویر است و میدان دار آن، سینما و صنعت فیلم سازی است که تأثیر فراوانی بر افکار عمومی جهان دارد. از آنجا که آینده جهان (فیچریسم) برای بشریت اهمیت ویژه‌ای پیدا کرده است، غرب در تلاش‌است که این آینده را تاریک و خون‌بار ترسیم کند تا در پرتو آن به اهداف قدرت طلبانه و استثمار گرانه خود برسد.
آمریکا با کمک سرمایه داران صهیونیزم و با در دست داشتن بزرگترین مرکز فیلم سازی جهان(هالیوود) سالانه حدود هفتصد فیلم تولید می‌کند و نزدیک به 80 درصد شبکه‌ها و سینما‌های جهانی را تغذیه رسانه‌ای می‌نماید. تمامی این فیلم‌ها در مسیر اهداف غرب برای حکومت بر جهان قرار گرفته و پیوسته این هدف را دنبال می‌کند.
تفکر دوم: حاکمیت احکام الهی و مدیریت انسان‌های موحد بر جهان:
این نظریه ـ که بر اساس پیشگویی‌های ادیان الهی ارائه شده و سیر تحول روحی در نوع بشر و گرایش به ارزش‌های انسانی و الهی در قرون اخیر، آن را به منزله یک دکترین و طرح قابل اجرا نموده ـ تنها راه برای نجات بشریت را بازگشت به دین و احکام الهی می‌داند و معتقد است این مهم با تشکیل حکومت جهانی به دست رهبری الهی امکان پذیر خواهد بود. ادیان الهی هر کدام بر اساس آموزه‌های خود این دکترین و نظریه را ارائه کرده‌اند.
دین یهود معتقد به رسالت و ظهور مسیح حقیقی برای نجات بشریت است. دین مسیحیت نیز معتقد به بازگشت حضرت عیسی(ع) به دنیا برای نجات بشریت است. دین اسلام نیز با ارائه کاملترین برنامه و دکترین به عنوان مهدویت و حکومت جهانی تنها نجات بخش انسان‌ها را برقراری حکومت واحد جهانی بر اساس احکام اسلام می‌داند.
لازمه این طرح و دکترین دینی برای جهان، مبارزه با هر گونه استثمار، قدرت طلبی و بی عدالتی در جامعه جهانی است؛ لذا صاحبان قدرت جهانی به مقابله رو در رو با این تفکر الهی و دینی پرداخته‌اند و به صورت‌های گوناگون به تحریف دکترین مهدویت مشغول شده‌اند.
یکی از راه‌های تحریف و تضعیف، ایجاد یأس و ناامیدی در مردم جهان نسبت به روحیه خداجویی و کار‌آمدی دین در زندگی است. نشان دادن آینده تاریک و ترسناک و القاء این نکته که آموزه‌های ادیان هرگز نمی‌تواند مشکلات امروز و آینده جهان را برطرف کند و تنها نجات بخش جهان، قدرت و تفکر غرب است. این هدف با انواع فیلم‌ها و بازی‌های کامپیوتری و ایجاد بحران‌ها و جنگ‌های مصنوعی در جهان به جوامع انسانی القا می‌گردد. برای نمونه مواردی را ذکر می‌کنیم.
1. فیلم نوستر آداموس:
این فیلم بر اساس پیشگویی‌های یک پزشک فرانسوی، ساخته شد، اما محتوای فیلم مطابق با اهداف غرب برای سلطه بلامنازع بر جهان، تهیه شده است.
در این فیلم نجات دهنده جهان از نگاه اسلام، (امام مهدی(ع)) با نام‌های «پادشاه وحشت»؛ «خدای جنگ علیه غرب»، « ضد مسیح بزرگ» معرفی می‌شود!! آینده جهان وحشتناک تلقی شده و تنها راه نجات را اتحاد با ابر قدرت غرب می‌داند، و نهایتا غرب را پیام‌آور «صلح جهانی» و اسلام و مسلمانان را ضد صلح و امنیت معرفی می‌کند. در این فیلم در مورد حضرت مهدی(ع) آمده است: « او مردی خونریز و بی رحم است و با جنگ‌های خود تعداد زیادی زنان را بیوه و بچه‌های یتیم بر جای می‌گذارد». آن حضرت را با لباس عربی نشان می‌دهد و در حالی که با فشار دادن یک کلید هر کار بخواهد انجام می‌دهد، این مطلب را به بیننده القا می‌کند که « ما باید متحد شویم و مانع قیام او گردیم، زیرا چیزی جز مصیبت و نا امنی برای مردم جهان نمی‌آورد، باید مردم جهان از او متنفر شوند و از او فاصله بگیرند».
2. فیلم «روز استقلال»:
این فیلم محتوایی تخیلی دارد و آمریکا را نجات دهنده بشریت در برابر حمله فضایی به زمین نشان می‌دهد. سر انجام با پیروزی نیرو‌های مدافع زمین در روز استقلال آمریکا، دشمن شکست می‌خورد و آمریکا بر سکوی نجات می‌ایستد.
3. بازی کامپیوتری «جهنم خلیج فارس» معروف به « یا مهدی»:
در این فیلم، خلیج فارس و خصوصاً ایران را مرکز حرکت‌های تروریستی جهان می‌شمارد وآمریکا با حضور نظامی در منطقه سردمدار مبارزه با اینگونه حرکت‌ها می‌شود.
4. کنفرانس تل آویو:
در این کنفرانس نظریه پردازان غربی در تحلیل انقلاب اسلامی ایران، اعتراف می‌کنند که شیعه دارای دو نگاه است، نگاه سرخ و نگاه سبز و معتقدند شیعه به اسم امام حسین(ع) قیام را شروع و به اسم امام زمان(ع) آن را حفظ می‌کند.
تصمیم نهایی در این کنفرانس، نشان دادن تصویری سیاه از انتظا ر سبز شیعه، به جهان است.
پس از این کنفرانس کتاب‌ها و فیلم‌ها و بازی‌های رایانه‌ای زیادی برای این هدف تهیه و به جهان عرضه شد؛ مانند: فیلم صهیون، فیلم آرماگدون و بازی‌های کامپیوتری، ماتریکس، نفرین شدگان، سام ماجراجو، شیطان مقیم، بازگشت به قلعه ولفن اشتاین، دلتا فورس، قیام ملت‌ها و طوفان صحرا(حمله به عراق) و همچنین کتاب‌هایی نظیر:
1. جنگ بعدی ـ کاسپار و این برگر (وزیر دفاع سابق آمریکا)؛
2. زمین سیاره بزرگ مرحوم؛
3. جهان نوینی در حال فرارسیدن است؛
4. شما و سال 2000؛
5. چه بر سرما می‌آید؛
6. آمادگی‌های فردی برای بحران سال 2000؛
7. تدارک جنگ بزرگ ـ گرس هال سل؛

پرسش: هنگام ظهور چه افراد و گروههایی با حضرت مهدی (ع) به مبارزه میپردازند ؟

پاسخ: در جریان ظهور، هر چند بسیاری از مردم با امام مهدی(ع) و حقیقت دعوت و قیام او آشنا شده و به او می‌پیوندند، اما گروه‌هایی نیز به مقابله می‌پردازند. با سیر در احادیث مربوط به امام مهدی(ع) به تقابل سه گروه با ایشان می‌›وان به صورت روشن اشاره کرد:
ـ گروه به ظاهر مسلمان: اینا حدود ده هزار نفرند که خود را دین‌دار واقعی می‌دانند.(شبیه خوارج نهروان)
ـ لشکر سفیان: او که با خروج خود، سوریه و عراق را تحت سیطره‌اش قرار می‌أهد، هنگام ظهور به مبارزه برمی‌خیزد و به جنگ با حضرت می‌پردازد. اینان مخالفان جدی دین و آرامش مردم هستند و در ایام سلطه خود عده‌ زیادی را می‌کشند.
ـ گروه‌هایی از اهل کتاب: مسیحیان و یهودیان، در هنگام ظهور، ابتدا مقابل حضرت صف آرایی کرده و آماده جنگ می‌شوند، ولی نزول، حضرت عیسی(ع) و نماز خواندن ایشان پشت سر امام مهدی(ع) و نیز آشکار شدن الواح اصلی تورات توسط امام زمان(ع) باعث می‌شود عده‌ای زیاد از اهل کتابع دین اسلام را بپذیرند، برخی نیز صلح می‌کنند و گروهی نیز به جنگ می‌پردازند.
ویژگی‌های اصلی مخالفان و جنگ طلبان را می‌توان در چند مرود برشمرد: عدم درک درست از دین و حقیقت انسانیت، دنیا طلبی روحیه لجاجت و تعصب.


+نوشته شده در پنج شنبه 89/7/29ساعت 9:52 عصرتوسط کانون مهدویت | نظرات ( ) |



 

نزول عیسی علیه السلام در ظهور برای یاری مهدی .

پرسش: آیا امام زمان (عج) و حضرت عیسی (ع) با هم ظهور می کنند ؟

پاسخ: مقدمه اول: حضرت عیسی(ع) به نص و تصریح قرآن کریم از دنیا نرفته است و هنوز هم زنده است و خداوند او را به آسمان‌ها برده است«زمانی که دشمنانش می‌خواستند او را بکشند کس دیگری را اشتباهاً به جای حضرت عیسی(ع) به دار آویختند». قرآن در این مورد می‌فرماید: «... وَ ما قَتَلُوهُ وَ ما صَلَبُوهُ وَ لکِنْ شُبِّهَ لَهُمْ وَ إِنَّ الَّذِینَ اخْتَلَفُوا فِیهِ لَفِی شَکٍّ مِنْهُ ما لَهُمْ بِهِ مِنْ عِلْمٍ إِلاَّ اتِّباعَ الظَّنِّ وَ ما قَتَلُوهُ یَقِیناً * بَلْ رَفَعَهُ اللَّهُ إِلَیْهِ ... ؛ ... او را نکشتند و او را به صلیب نکشیدند، بلکه این بر آنان مشتبه شد (کسی شبیه حضرت عیسی کشته شد). و خداوند او را به سوی خود بالا برد... »(نساء ، 157-158).
مقدمه دوم: حضرت عیسی(ع) قبل از فوتش نزول می‌کند. چنان که در بعضی روایات آمده که حضرت عیسی(ع) در آخر الزمان از آسمان می‌آید و یهود و نصاری در آن روز به وی ایمان می‌آورند.(ترجه المیزان، ج5، ص220 ذیل آیه 159 سوره نساء).(و ایمان به حضرت عیسی(ع) مصداق پیدا نخواهد کرد مگر زمانی که ایمان به پیامبر خاتم بیاورند. چون حضرت عیسی(ع) بشارت به آمدن وجود مبارک پیامبر اسلام داده بود.).
مقدمه سوم: این نزول از آسمان در زمان ظهور حضرت ولی عصر(ع) خواهد بود.
حال به اصل سؤال و جواب می‌پردازیم:
از جله مسائلی که در روایات ما به آن پرداخته شده است مسئله نزول حضرت عیسی(ع) از آسمان هنگام ظهور امام زمان(ع) و اقتدای حضرت عیسی(ع) در نماز به امام زمان(ع) است. این روایات که متعدد است .

پرسش: آیا امام زمان و حضرت عیسی در یک زمان ظهور می کنند ؟

پاسخ: مقدمه اول: حضرت عیسی(ع) به نص و تصریح قرآن کریم از دنیا نرفته است و هنوز هم زنده است و خداوند او را به آسمان‌ها برده است«زمانی که دشمنانش می‌خواستند او را بکشند کس دیگری را اشتباهاً به جای حضرت عیسی(ع) به دار آویختند». قرآن در این مورد می‌فرماید: «... وَ ما قَتَلُوهُ وَ ما صَلَبُوهُ وَ لکِنْ شُبِّهَ لَهُمْ وَ إِنَّ الَّذِینَ اخْتَلَفُوا فِیهِ لَفِی شَکٍّ مِنْهُ ما لَهُمْ بِهِ مِنْ عِلْمٍ إِلاَّ اتِّباعَ الظَّنِّ وَ ما قَتَلُوهُ یَقِیناً * بَلْ رَفَعَهُ اللَّهُ إِلَیْهِ ... ؛ ... او را نکشتند و او را به صلیب نکشیدند، بلکه این بر آنان مشتبه شد (کسی شبیه حضرت عیسی کشته شد). و خداوند او را به سوی خود بالا برد... »(نساء ، 157-158).
مقدمه دوم: حضرت عیسی(ع) قبل از فوتش نزول می‌کند. چنان که در بعضی روایات آمده که حضرت عیسی(ع) در آخر الزمان از آسمان می‌آید و یهود و نصاری در آن روز به وی ایمان می‌آورند.(ترجه المیزان، ج5، ص220 ذیل آیه 159 سوره نساء).(و ایمان به حضرت عیسی(ع) مصداق پیدا نخواهد کرد مگر زمانی که ایمان به پیامبر خاتم بیاورند. چون حضرت عیسی(ع) بشارت به آمدن وجود مبارک پیامبر اسلام داده بود.).
مقدمه سوم: این نزول از آسمان در زمان ظهور حضرت ولی عصر(ع) خواهد بود.
حال به اصل سؤال و جواب می‌پردازیم:
از جله مسائلی که در روایات ما به آن پرداخته شده است مسئله نزول حضرت عیسی(ع) از آسمان هنگام ظهور امام زمان(ع) و اقتدای حضرت عیسی(ع) در نماز به امام زمان(ع) است. این روایات که متعدد است هم در کتب شیعه آمده است و هم در کتب اهل سنت. ما به چند روایت بسنده می‌کنیم.
1. در صحیح مسلم که از اصلی‌ترین کتب حدیثی اهل سنت است آمده است که جابر بن عبدالله انصاری از پیامبر(ص) نقل می‌کند که حضرت فرمودند: «دائماً طایفه‌‌ای از امتم بر حق و ظاهرند تا روز قیامت. سپس فرمود: عیسی بن مریم از آسمان فرود آید. امیر آنها به حضرت عیسی می‌گوید پیش آی و برای ما امامت کن او در جواب می‌گوید: «خیر به راستی بعضی از شما بر بعضی دیگر امیر است به جهت اکرام خدا بر این امت»».(صحیح مسلم، ج1،ص 137).
2. ابو سعید خدری از رسول خدا(ص) نقل می‌کند که آن حضرت فرمودند: «منا الذی یصلی عیسی بن مریم خلفه؛ از ماست کسی که عیسی بن مریم به او اقتدا کرده و نماز می‌گزارد»(مسند احمد، ج1، ص84).
3. امام باقر(ع) فرمودند: .... خداوند عزوجل به واسطه او دینش را ظاهر می‌کند. هر چند مشرکان به آن کراهت داشته باشند. روی زمین جای خرابی نیست مگر آن که آباد می‌شود. و روح الله عسی بن مریم فرود می‌آید و پشت سر او آقامه نماز خواهد کرد(و ینزل روح الله عیسی بن مریم فیصلی خلفه).(بحار الانوار، ج52، ص191، حدیث 24).
گفتنی است آنچه از روایات استفاده می‌شود اصل نزول حضرت عیسی(ع) و نماز‌خواندن ایشان پشت سر امام مهدی(ع) است. و در رابطه وقت نزول حضرت عیسی هنگام ظهور، سخنی به ما نرسیده است.

پرسش: آیا پس از ظهور حضرت مهدی (عج) حضرت عیسی ظهور می کند ؟

پاسخ: آنچه از ظاهر روایات استفاده می‌شود آن است که نزول حضرت عیسی(ع) در همان اوایل ظهور امام مهدی(ع) خواهد بود و با نماز خواندن پشت سر امام عصر(ع) امامت ایشان را تایید می‌کند. به نظر می‌آید این اقدام باعث می‌شود عده زیادی از مسیحیان مسلمان شوند.  

پرسش: نقش حضرت عیسی (ع) پس از ظهور امام مهدی چیست؟ اینکه گفته می شود عیسی (ع) پشت سر حضرت می ایستند درست است آیا مقام پیامبر بالاتر از امام نیست؟

پاسخ: آنچه در روایات آمده، نماز خواندن حضرت عیسی(ع) پشت سر امام مهدی(عج) است و در این زمینه دلیلی اقامه نشده است. اما با توجه به کثرت جمعیت مسیحیان، این نماز باعث می‌شود حقانیت دین اسلام ثابت شود و عده‌ زیادی از مسیحیان به اسلام بپیوندند و این امر هم سبب پیشرفت بسیار سریع‌تر و قیام حضرت شده و هم جلوی مخالفت و احیاناً جنگ را می‌گیرد.
در مورد بخش دوم سؤال باید توجه داشت که اولا ما بر اساس روایات، معتقدیم ائمه معصومین از همه انبیای گذشته (به جز پیامبر اسلام) بالاتر بودند. و ثانیا حضرت عیسی(ع) هر چند پیامبر خدا و صاحب شریعت است. ولی دوره شریعت او پایان یافته و با آمدن دین اسلام دین او نسخ شده است. حضرت مهدی(عج) نیز در حال حاضر مقام زعامت و پیشوایی را به عهده دارد. و از طرف خداوند به عنوان وصی پیامبر، احیاگر دین اسلام بوده و واسطه‌ فیض الهی است. از این رو نماز خواندن حضرت عیسی(ع) پشت سر ایشان شگفت آور نخواهد بود.
البته این نکته فراموش نشود که در نزد ما مقام امامت از مقام نبوت بالاتر است؛ چنان که حضرت ابراهیم(ع) پس از موفقیت در امتحانات الهی به مقام امامت نیز نایل آمد.(بقره، آیه 124).


+نوشته شده در پنج شنبه 89/7/29ساعت 9:51 عصرتوسط کانون مهدویت | نظرات ( ) |



 

ویژگی ها، صفات وکمالات امام مهدی علیه السلام

پرسش: نشانه های امام مهدی (عج) چیست ؟

پاسخ: از روایات می‌توان استفاده کرد که حضرت در قیافه مردی چهل ساله ظهور می‌کنند. آن بزرگوار دارای چهره‌ای گندمگون ، پیشانی بلند، ابروانی کشیده، چشمانی درشت وسیاه، دندان‌‌های براق و گشاده است. در گونه راست ایشان خالی مشکین قرار دارد و اندام آن بزرگوار میانه است.

پرسش: خصوصیات امام زمان (عج) را توضیح دهید .

پاسخ: امام زمان(ع) آخرین حجت خدا و ذخیره او برای عالم هستی است که به واسطه او، زمین از عدل و قسط پر می‌گردد و دین الهی اسلام پابرجا شده و استقرار می‌یابد و مردم به سمت عبادت و عبودیت خداوند حرکت می‌کنند. او واسطه فیض الهی به عالم وجود است و عنایات و الطاف الهی، از طریق او به مخلوقات می‌رسد. او آخرین وصی پیامبر خاتم است که خداوند به واسطه وجود او بلاها را از مردم ـ به خصوص شیعیان ـ دفع می‌کند؛ چنان که آن بزرگوار فرمود: من خاتم اوصیا هستم و خداوند به واسطه من بلا را از اهل و شیعیانم دفع می‌کند.(بحار الانوار، ج52، ص30). او وارث علم انبیاء و اولیای الهی است. و ویژگی‌ها و خصایص آنان در او جلوه‌گر است. او مظهر رحمت بی منتهای خداوند است که دوران حکومت او، انسان‌ها معنای کامل مهر و عطوفت الهی را با همه ابعادش حس می‌کنند. او حافظ دین خداوند و مبین آیین او بوده و وظیفه هدایت گری را بر عهده دارد و با احاطه بر قلوب مردمان، هر آن کس را که خواهان سعادت و نیک بختی است، تربیت و راهبری می‌کند. البته اینها بخشی از ویژگی‌های شخصیتی امام عصر(عج) است.

پرسش: اگر روزی آقا صاحب الزمان را دیدیم از کجا بفهمیم که آقا هست یعنی مشخصه های وی چیست ؟

پاسخ: دیدار در حالت‌های خاصی اتفاق می‌افتد، و در اکثر قریب به اتفاق دیدار‌هایی که منجر به شناخت امام مهدی(ع) شده است، این معرفت و شناخت بعد از دیدار بوده است. برای شناخت حضرت چهارچوب و قالب خاصی گفته نشده است بلکه، هر دیدار قراین و نشانه‌هایی خاصی به همراه دارد که به واسطه آنها انسان متوجه می‌شود به حضور امام زمان(ع) رسیده است. مثلا فرد به سبب حاجتی متوسل به امام می‌شود در این حال، فردی با صفا و محبت را مشاهده می‌کند که او را از حاجت و برطرف شدن آن خبر می‌دهد[و حتی ممکن است اسم خود را بگویید] بعد از جدا شدن، فرد ناگهان متوجه حضور حضرت می‌شود.


+نوشته شده در پنج شنبه 89/7/29ساعت 9:50 عصرتوسط کانون مهدویت | نظرات ( ) |



 

قسمت سوم

پرسش: مکان زندگی حضرت مهدی در دوران غیبت کجاست؟ آیا جزیره خضرا و مثلث برمودا حقیقت دارد؟

پاسخ: الف. آن چه درباره محل زندگی حضرت مهدی(ع) گفته می‌شود بر اساس حدس و گمان است؛ زیرا، غیبت امام، خود دلیل روشنی بر آن است که آن حضرت، جای مشخصی برای زندگی ندارد، بلکه در شهر‌ها و اماکن گوناگون و به صورت ناشناس زندگی می‌کنند.
داستان جزیره‌ خضراء که در بحار الانوار آمده است، اعتباری ندارد و علما و کارشناسان دینی آن را رد کرده اند و دلائل سستی و بی اعتباری آن را بیان کرده اند.(ر.ک: به دادگستر جهان و جزیره خضراء: افسانه یا واقعیت)
در این داستان، ادعا شده است که امام مهدی(ع) و فرزندانش، در جزیره‌ای سبز و خرم زندگی می‌کنند! این مطلب، با آنچه در باره امام معصوم(ع) شنیده‌ایم، از همراهی و همسانی با شیعیان ـ که در سختی‌ها و رنج‌ها زندگی می‌کنند ـ سازگاری ندارد و نیز این داستان مشتمل بر مطالبی متناقض و متضاد است، و در آن سخن از تحریف قرآن به میان آمده است. به علاوه راوی این داستان نیز ناشناس است. مرحوم مجلسی، خود می‌گوید: داستان جزیره خضراء را در کتاب معتبر نیافتیم.(بحار، جلد 52، صفحه 159).
مقابل داستان فوق روایاتی داریم که می‌گوید آن حضرت، در میان مردم زندگی می‌کند و در راه‌های آنها قدم می‌گذارد و بر فرش‌های آنان پا می‌نهد. و این‌ها، حاکی از حضور مداوم و مستمر حضرت در میان شیعیان است.
امام علی(ع) می‌فرماید: سوگند به خدای علی! حجت خدا، در میان مردم هست و در راه‌ها (کوچه و بازار) گام برمی‌دارد، به خانه‌های آنها سر می‌زند و در شرق و غرب زمین رفت و آمد می‌کند و گفتار مردم را می‌شنود و بر ایشان سلام می‌کند و می‌بیند و دیده نمی‌شود، تا وقت (معین) و وعده (الهی). (الغیبة، نعمانی، باب 10، حدیث 3، صفحه‌ 146).
ب. درباره‌ این مسأله به نکاتی توجه داده می‌شود:
1. در شمال غربی اقیانوس(نزدیک قاره آمریکا) جزایر کوچکی (حدود 360 جزیره که 20 جزیره آن مسکونی است) وجود دارد این جزایر به برمودا معروف هستند. برمودا نام یکی از جزایر بزرگ آن مجموعه است.
2. مثلث برمودا به منطقه‌ای مثلث شکل می‌گویند که یک راس آن، جزیره‌ برمودا(33 درجه شمالی و 64 درجه غربی) است. و یک راس آن بندر میامی در ساحل شرقی ایالت فلوریدا از مهم‌ترین بنادر ایالات متحده است. راس دیگر آن نیز سن خوان(سن ژاون) پایتخت پورتوریکو یکی از جزایر بزرگ دریای کارائیب است که در شرق کشور دومینیکن قرار دارد.
3. از آنچه در بالا گفتیم وجود محلی به نام جزیره برمودا و ناحیه‌ای به نام مثلث برمودا ثابت می‌شود. این جزایر از لحاظ جغرافیایی، محل مشخصی دارد و در نقشه‌ها ثبت شده است.
4. اصل نکته درباره این جزیره و مثلث برمودا اخباری است که مخابره و ثبت شده است. در حدود 1355 ش یعنی دو سال قبل از انقلاب اسلامی در ایران در تمام مطبوعات و رادیوها اخباری عجیب و غریب از حوادث دردناک و اسرارآمیز از این جزیره و منطقه نوشته و اعلام شد و به تبع آن در مجلات داخلی ایران نیز چیزهایی ترجمه و بیان گردید. اما اینک دیگر از آن خبر‌ها نیست و در سال‌های اخیر دیگر از چنین حادثه‌هایی سخن گفته نمی‌شود در حالی که با گسترش ارتباطات باید اخبار بیشتر و دقیق تر از گذشته ارائه شود.
5. بعضی درباره پخش گسترده این اخبار استدلال کرده‌اند که چون کشور کوبا رابطه خوبی با شوروی سابق داشت و از طرفی نزدیک بودن آن به ایالات متحده آمریکا خطر جدی برای آمریکا محسوب می‌شد و می‌توانست جایی برای نصب ابزار جاسوسی و جنگی و در واقع پایگاهی برای شوروی در نزدیکی آن کشور باشد، لذا آمریکا به این فکر افتاد که در نزدیکی کوبا(مثلث برمودا) با شایعه کردن این اخبار، منطقه خطرناک و نا امنی ایجاد کند و در آنجا پایگاهی بسازد که کوبا را از نزدیک زیر نظر بگیرد و اگر کسی خواست نزدیک شود، او را از بین برده و آن را به نیروهای اسرار آمیز منتسب سازد.
بنابراین اخبار مخابره شده همه جنبه سیاسی و امنیتی داشته و در واقع ساختگی بوده است. البته امکان دارد برای واقعی جلوه کردن، چند هواپیما و کشتی را نیز از بین برده باشند. زیرا از آن جنایتکاران چنین چیز‌هایی بعید نیست.
6. متاسفانه بعضی با شنیدن این اتفاقات و مشخصات ادعا کردند یا احتمال دادند که آن منطقه همان جزیره خضراء و محل زندگی اهل بیت امام زمان است در حالی که این احتمالی بیش نبوده و عقیده‌ای شخصی است که ابراز گردیده است. و می‌تواند نشان کج سلیقگی افراد باشد. زیرا وقتی اخبار درد‌آور و غم انگیز کشته شدن عده‌ای افراد بی گناه که بعضا راه را گم کرده‌اند یا سوار بر کشتی تجاری بوده‌اند دنیا را گرفت (بر فرض واقعیت داشتن این جریان‌ها) و همه متاسف و ناراحتند و اظهار همدردی می‌کنند معلوم است کسی که بلند شود و ادعا کند که آنجا جزیره امام است و حضرت و یارانش چنین کار‌هایی را انجام داده‌اند از روی ناآگاهی است! به راستی این ادعا به شنوندگان و خوانندگان چه پیامی را القا می‌کند؟ آیا جز این است که به خشونت طلبی و خونریزی دین اسلام و پیشوایان دین تاکید می‌کنند.
7. وقتی از مدعیان وجود جزیره خضرائ می‌پرسند چرا تا به حال آن را کسی روی کره زمین ندیده است؟ می‌گویند از قدرت خدا دور نیست که آن را به حالت معجزه آسا و خارق العاده از چشم‌ها دور کند و کسی آن را نبیند.
باید از این‌ها پرسید اگر خدا چنین کاری می‌کند، پس چه لزومی برای نابود‌سازی هواپیما‌ها و کشتی‌ها در آن منطقه هست و چرا باید این افراد بی گناه کشته شوند در حالی که می‌شود آنجا را نبینند و رد شوند؟ در حالی که آنچه در حدیث جزیره خضراء آمده(بنا به صحت آن) اشاره به کشته شدن دشمنان دارد. آیا کسی که راه را گم کرده و اتفاقا به انجا رسیده دشمن و مستوجب قتل است؟ آیا ارائه چنین تصویری از اسلام و امام صحیح است؟
نتیجه
یکم: مثلث برمودا وجود دارد، اما اخبار نقل شده درباره‌ آن ساختگی و برای مقاصد سیاسی بوده است.
دوم: تطبیق آن بر جزیره خضراء ادعایی شخصی است و فقط توسط یک فرد ناشناخته به نام ناجی النجار ابراز گردیده است. به نوشته خود او فقط به خاطر تشابهاتی که بین جریان جزیره خضراء و اتفاقات نقل شده درباره مثلث برمودا وجود داشته به این نتیجه گیری رسیده است و طبیعی است که چنین نتیجه گیری، ارزش علمی ندارد.
سوم: پذیرش چنین چیزی، خدشه دار کردن چهره دین و خشن و خطرناک جلوه دادن امام رحمت و رأفت است که با قوانین مسلم دین سازگاری ندارد.
برای آگاهی بیشتر رک:
1. فصلنامه انتظار ش1 تا 4، مقاله بررسی افسانه جزیره خضراء، مجتبی کلباسی؛
2.جزیره‌ خضراء از افسانه تا واقعیت، سید جعفر مرتضی ترجمه ابوالفضل طریقه دار.

پرسش: من می خواهم از شما بپرسم که آیا قم مسجد جمکران آن چاهی که امام زمان نامه های یک جوان پاک را می گیرد راست است یا دروغ ، اگه راست است از طرف من یک نامه برای امام زمان بنویسید و بگویید جهان در انتظار دیدار پاک شماست .

پاسخ: داستان مسجد جمکران حقیقت دارد. در پشت مسجد چاهی هست که برخی برای عرض حاجت، نامه‌ای نوشته و درون آن می‌اندازند. باید توجه کرد: اولاً، برای رساندن پیام به حضرت، نوشتن نامه لازم نیست؛ بلکه انسان می‌تواند در خلوت خود، با توجه تمام به امام(ع) با حضرت صحبت کند و قطعاً حضرت صدای او را می‌شنود.
ثانیاً؛ لازم نیست نامه در داخل آن چاه انداخته شود، بلکه انسان می‌تواند به حضرت نامه نوشته و در مقداری گل قرار دهد و داخل چاه آب یا نهر آب بیندازد. انشاء الله به دست ایشان می‌رسد؛ هر چند نامه در هر کجا باشد ایشان از آن آگاه می‌شود.

پرسش: مسجد جمکران که متعلق به امام زمان است در زمان کدامیک از ائمه اطهار بوده و ساخته شده است و چگونه در آنجا می شود امام زمان را دید ؟

پاسخ: مسجد مقدس جمکران در عصر ائمه ساخته نشده است، بلکه در زمان امامت خود امام زمان(ع) و به دستور خود ایشان در سال 373 یا 393 هجری قمری بنا گردیده است.(بیش از هزار سال قدمت دارد و اوایل غیبت کبری ساخته شده است).
در مورد دیدار امام در مسجد جمکران باید گفت: ما در روایتی نداریم که اگر فلان کار را انجام دهید می‌شود امام را در مسجد جمکران دید؛ بلکه بعضی از بزرگان و یا افراد صالح چنین گفته‌اند که اگر کسی چهل شب چهارشنبه به جمکران برود، توفیق دیدار امام زمان(ع) را پیدا می‌کند. بنابراین چون روایت نیست، نمی‌توان گفت حتما نتیجه بخش است.
البته می‌توان این کار را انجام داد، اما چون مسجد به فرمان امام زمان ساخته شده و به نام ایشان است، برای عبادت و ایجاد رابطه معنوی با آن حضرت مکان بسیار مناسب و خوبی است.
 

پرسش: علت علاقه مردم به مسجد مقدس جمکران ؟

پاسخ: علت گرایش مردم به این مسجد شاید امور زیر باشد:
الف. این مسجد طبق نقل مرحوم محدث نوری از کتاب تاریخ قم به دستور امام زمان(ع) ساخته شده است، و لذا مشتآقان زیادی دارد.
ب. کرامتهای متعددی از وجود مقدس امام مهدی(ع) در این مکان ظاهر شده است.
ج. چون این امکان به دستور امام ساخته شده است، عاشقان برای ابراز علاقه و عشق خود به آن وجود مقدس در این مکان حاضر میشوند.
 

پرسش: در مورد مسجد جمکران توضیح بدهید؟ آیا حضرت در آنجا حضور دارند و می توان ایشان را دید؟

پاسخ: مسجد مقدس جمکران در عصر ائمه ساخته نشده است، بلکه در زمان امامت خود امام زمان(ع) و به دستور خود ایشان در سال 373 یا 393 هجری قمری بنا گردیده است.(بیش از هزار سال قدمت دارد و اوایل غیبت کبری ساخته شده است).
در مورد دیدار امام در مسجد جمکران باید گفت: ما در روایتی نداریم که اگر فلان کار را انجام دهید می‌شود امام را در مسجد جمکران دید؛ بلکه بعضی از بزرگان و یا افراد صالح چنین گفته‌اند که اگر کسی چهل شب چهارشنبه به جمکران برود، توفیق دیدار امام زمان(ع) را پیدا می‌کند. بنابراین چون روایت نیست، نمی‌توان گفت حتما نتیجه بخش است.
البته می‌توان این کار را انجام داد، اما چون مسجد به فرمان امام زمان ساخته شده و به نام ایشان است، برای عبادت و ایجاد رابطه معنوی با آن حضرت مکان بسیار مناسب و خوبی است.
 

پرسش: خواندن چه نمازهای درمسجد جمکران مستحب است ؟

پاسخ: برای مسجد جمکران دو نماز است:
الف.نماز تحیت مسجد: دو رکعت، در هر رکعت حمد یک مرتبه خوانده میشود و سپس هفت مرتبه سوره توحید(قل هو الله احد) خوانده میشود. ذکر رکوع و سجده نیز هفت بار تکرار میشوند. (تذکر: نه اینکه هفت بار رکوع و سجده انجام شود بلکه ذکر آن را باید هفت بار تکرار نمود).
ب. نماز امام زمان(ع): در هر رکعت در حمد آیه "ایاک نعبد و ایاک نستعین" صد بار تکرار می‌شود، و ذکر‌های رکوع و دو سجده نیز هفت مرتبه گفته‌ می‌شود. بعد از نماز یک مرتبه "لا اله الا الله" می‌گوید. سپس تسبیح حضرت زهرا(س) را می‌خواند و سپس به سجده رفته و صد مرتبه صلوات می‌فرستد.
تذکر: نماز امام زمان(ع) را در هر مکانی میتوان خواند. و اگر در غیر مسجد جمکران خوانده شود طبیعی است که دیگر نماز تحیت خوانده نمیشود.

پرسش: چه رابطه ای بین حضرت و سرداب وجود دارد ؟ آیا ایشان در سرداب غیبت نموده اند ؟

پاسخ: چگونگی تحقق غیبت برای ما روشن نیست. اما در مورد سرداب میتوان گفت:
سرداب عبارت است از طبقه پایین ساختمان که در مناطق گرمسیر به جهت حفاظت از گرمای شدید میسازند، و این نوع ساختمان در غالب خانههای عراق مشاهده میشود و سامرا نیز از آن مستثنی نبوده است. امام هادی(ع) در خانه خود به جهت آسایش اهل بیتش و محافظت از گرما، چنین سردابی ساخته بودند که بعد از شهادتش به ارث، منتقل به امام عسکری(ع) شد.
مطابق تاریخ، حضرت مهدی(ع) از زمان ولادت از دیدگان مردم خصوصا حکام مخفی بود. و بعد از شهادت پدرش بر جسد او نماز گذارد و رسما غیبت خود را از آن خانه آغاز نمود. و از آنجا که سکونت حضرت و سایر اعضای خانواده در آن سرداب بوده است، لذا مکان غیبت را به آن سرداب مقدس نسبت میدهند. این سرداب برای شیعیان اهل بیت(ع) از آن جهت مقدس شمرده شده است که امام زمان و پدر و جدش در آن سرداب به سر برده و عبادت به جای آوردهاند.
البته برخی میگویند غیبت نیز از همان سرداب آغاز شد و برخی نیز این امر را مسلم نمیدانند.
گفتنی است به علت تولد و زندگی مخفیانه امام در زمان حیات پدر و همچنین آغاز غیبت با شهادت پدر و به امامت رسیدن ایشان، اظهار نظر پیرامون محل شروع غیبت مشکل است. به علاوه که این امر مسئلهای فرعی است. آنچه مهم است این است که ما یقین داریم حضرت در طول دوران غیبت در میان مردم بوده و در مجامع شرکت میکنند نه اینکه امام تا زمان ظهور در سرداب مخفی شدهاند.


+نوشته شده در پنج شنبه 89/7/29ساعت 9:46 عصرتوسط کانون مهدویت | نظرات ( ) |




قسمت دوم

پرسش: آیا مثلث برمودا همان جزیره خضراء است ؟

پاسخ: درباره‌ این مسأله به نکاتی توجه داده می‌شود:
1. در شمال غربی اقیانوس(نزدیک قاره آمریکا) جزایر کوچکی (حدود 360 جزیره که 20 جزیره آن مسکونی است) وجود دارد این جزایر به برمودا معروف هستند. برمودا نام یکی از جزایر بزرگ آن مجموعه است.
2. مثلث برمودا به منطقه‌ای مثلث شکل می‌گویند که یک راس آن، جزیره‌ برمودا(33 درجه شمالی و 64 درجه غربی) است. و یک راس آن بندر میامی در ساحل شرقی ایالت فلوریدا از مهم‌ترین بنادر ایالات متحده است. راس دیگر آن نیز سن خوان(سن ژاون) پایتخت پورتوریکو یکی از جزایر بزرگ دریای کارائیب است که در شرق کشور دومینیکن قرار دارد.
3. از آنچه در بالا گفتیم وجود محلی به نام جزیره برمودا و ناحیه‌ای به نام مثلث برمودا ثابت می‌شود. این جزایر از لحاظ جغرافیایی، محل مشخصی دارد و در نقشه‌ها ثبت شده است.
4. اصل نکته درباره این جزیره و مثلث برمودا اخباری است که مخابره و ثبت شده است. در حدود 1355 ش یعنی دو سال قبل از انقلاب اسلامی در ایران در تمام مطبوعات و رادیوها اخباری عجیب و غریب از حوادث دردناک و اسرارآمیز از این جزیره و منطقه نوشته و اعلام شد و به تبع آن در مجلات داخلی ایران نیز چیزهایی ترجمه و بیان گردید. اما اینک دیگر از آن خبر‌ها نیست و در سال‌های اخیر دیگر از چنین حادثه‌هایی سخن گفته نمی‌شود در حالی که با گسترش ارتباطات باید اخبار بیشتر و دقیق تر از گذشته ارائه شود.
5. بعضی درباره پخش گسترده این اخبار استدلال کرده‌اند که چون کشور کوبا رابطه خوبی با شوروی سابق داشت و از طرفی نزدیک بودن آن به ایالات متحده آمریکا خطر جدی برای آمریکا محسوب می‌شد و می‌توانست جایی برای نصب ابزار جاسوسی و جنگی و در واقع پایگاهی برای شوروی در نزدیکی آن کشور باشد، لذا آمریکا به این فکر افتاد که در نزدیکی کوبا(مثلث برمودا) با شایعه کردن این اخبار، منطقه خطرناک و نا امنی ایجاد کند و در آنجا پایگاهی بسازد که کوبا را از نزدیک زیر نظر بگیرد و اگر کسی خواست نزدیک شود، او را از بین برده و آن را به نیروهای اسرار آمیز منتسب سازد.
بنابراین اخبار مخابره شده همه جنبه سیاسی و امنیتی داشته و در واقع ساختگی بوده است. البته امکان دارد برای واقعی جلوه کردن، چند هواپیما و کشتی را نیز از بین برده باشند. زیرا از آن جنایتکاران چنین چیز‌هایی بعید نیست.
6. متاسفانه بعضی با شنیدن این اتفاقات و مشخصات ادعا کردند یا احتمال دادند که آن منطقه همان جزیره خضراء و محل زندگی اهل بیت امام زمان است در حالی که این احتمالی بیش نبوده و عقیده‌ای شخصی است که ابراز گردیده است. و می‌تواند نشان کج سلیقگی افراد باشد. زیرا وقتی اخبار درد‌آور و غم انگیز کشته شدن عده‌ای افراد بی گناه که بعضا راه را گم کرده‌اند یا سوار بر کشتی تجاری بوده‌اند دنیا را گرفت (بر فرض واقعیت داشتن این جریان‌ها) و همه متاسف و ناراحتند و اظهار همدردی می‌کنند معلوم است کسی که بلند شود و ادعا کند که آنجا جزیره امام است و حضرت و یارانش چنین کار‌هایی را انجام داده‌اند از روی ناآگاهی است! به راستی این ادعا به شنوندگان و خوانندگان چه پیامی را القا می‌کند؟ آیا جز این است که به خشونت طلبی و خونریزی دین اسلام و پیشوایان دین تاکید می‌کنند.
7. وقتی از مدعیان وجود جزیره خضرائ می‌پرسند چرا تا به حال آن را کسی روی کره زمین ندیده است؟ می‌گویند از قدرت خدا دور نیست که آن را به حالت معجزه آسا و خارق العاده از چشم‌ها دور کند و کسی آن را نبیند.
باید از این‌ها پرسید اگر خدا چنین کاری می‌کند، پس چه لزومی برای نابود‌سازی هواپیما‌ها و کشتی‌ها در آن منطقه هست و چرا باید این افراد بی گناه کشته شوند در حالی که می‌شود آنجا را نبینند و رد شوند؟ در حالی که آنچه در حدیث جزیره خضراء آمده(بنا به صحت آن) اشاره به کشته شدن دشمنان دارد. آیا کسی که راه را گم کرده و اتفاقا به انجا رسیده دشمن و مستوجب قتل است؟ آیا ارائه چنین تصویری از اسلام و امام صحیح است؟
نتیجه
یکم: مثلث برمودا وجود دارد، اما اخبار نقل شده درباره‌ آن ساختگی و برای مقاصد سیاسی بوده است.
دوم: تطبیق آن بر جزیره خضراء ادعایی شخصی است و فقط توسط یک فرد ناشناخته به نام ناجی النجار ابراز گردیده است. به نوشته خود او فقط به خاطر تشابهاتی که بین جریان جزیره خضراء و اتفاقات نقل شده درباره مثلث برمودا وجود داشته به این نتیجه گیری رسیده است و طبیعی است که چنین نتیجه گیری، ارزش علمی ندارد.
سوم: پذیرش چنین چیزی، خدشه دار کردن چهره دین و خشن و خطرناک جلوه دادن امام رحمت و رأفت است که با قوانین مسلم دین سازگاری ندارد.
برای آگاهی بیشتر رک:
1. فصلنامه انتظار ش1 تا 4، مقاله بررسی افسانه جزیره خضراء، مجتبی کلباسی؛
2.جزیره‌ خضراء از افسانه تا واقعیت، سید جعفر مرتضی ترجمه ابوالفضل طریقه دار

پرسش: آیا زوراء همان تهران است که در روایات از سکونت درآن نهی شده است ؟

پاسخ: در برخی روایات سخن از منطقه و شهری به نام «زوراء» شده است که با تأمل و تحقیق پیرامون آنها متوجه می‌شویم به مناطق مختلفی قابل تطبیق است که یکی از آنها شهری در حوالی ری ـ طهران ـ می‌باشد.
روایتی که در آن سخن از زوراء (طهران) شده است از جهاتی قابل تأمل و دقت است:
اولاً: سند این روایت ضعیف می‌باشد و لذا روایت تا حد زیادی اعتبار خود را از دست می‌دهد.
ثانیاً: در کتاب‌های معتبر قدیمی از آن سخن به میان نیامده است. این امر موجب می‌شود اطمینان انسان به مفاد روایت کم شود. [ذکر این روایت در کتاب ارزشمند بحار از علامه مجلسی دلیل بر صحت آن نیست. زیرا آن بزرگوار فرموده است: ذکر برخی روایات به این علت بوده است تا روشن شود قضیه امام مهدی(ع) مورد اتفاق مسلمین است، نه آن که محتوای روایت مورد تأیید باشد].
ثالثاً: اقامت بزرگان و علمای عارفی همچون امام راحل، آیت الله خوانساری و شاه‌آبادی در تهران بیان‌گر آن است که محتوای این فراز از روایت (که شما مطرح کردید) تکلیف آور نیست، بدین معنی که آدمی با حفظ اعتقادات و توجه به وظایف دینی می‌تواند آنجا را محل سکونت خود قرار دهد. به علاوه که در متون دینی ما از عدم سکونت در منطقه خاصی سخن به میان نیامده است. بله توقف در زمین‌هایی که عذاب الهی در آنجا نازل شده است مکروه است.
رابعاً: آنچه از آیات و روایات استفاده می‌شود آن است که اگر سرزمینی برای سکونت فردی مناسب نبود و او به این نتیجه رسید که اگر در آنجا بماند دین خود را از دست می‌دهد از آنجا هجرت کند و به جایی دیگر برود (سوره نساء، آیه 97). این یک قانون کلی می‌باشد نه مربوط به شهر و منطقه‌ای خاص، و اگر این فرد واقعاً مجبور به مهاجرت بود و به عنوان وظیفه به دیار دیگری مهاجرت کرد خداوند او را کفایت خواهد کرد « وَ مَنْ یَتَوَکَّلْ عَلَى اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ إِنَّ اللَّهَ بالِغُ أَمْرِهِ قَدْ جَعَلَ اللَّهُ لِکُلِّ شَیْ‏ءٍ قَدْراً» (طلاق،3).
به راستی آیا سکونت در طهران، با همه موارد ناراحت کننده‌آش مشکل تر است یا در بسیاری دیگر از شهر‌ها و مناطق دیگر جهان(چه کشور‌های اسلامی و چه غیر اسلامی)؟ چگونه است که در روایت از میان این همه شهر‌ها، فقط نام تهران به میان آمده است؟ آیا این مطلب شبهه بر انگیز نیست؟
بنابراین سکونت در تهران با حفظ موازین دین و عمل به وظیفه همانند سایر مناطق منعی ندارد.

پرسش: آیا داستان جزیره خضراء واقعیت دارد ؟

پاسخ: بررسی منابع داستان جزیره خضراء
اصل این قضیه به دو حکایت باز می‌گردد که در بحار الانوار ج53، ص213، و ج52، ص159 چاپ اسلامیه آمده است.
الف. حکایت اول از کمال الدین، احمد بن محمد یحیی انباری است که در سال 543 هجری(حدود 900 سال قبل) نقل شده است.(این حکایت را ناشر بحار الانوار از محدث نوری در جنة المأوی نقل و به بحار الانوار اضافه می‌کند).
ب. حکایت دوم را علی بن فاضل مازندرانی در سال 699 هجری قمری(700 سال پیش) نقل کرده است.
نکات مشترک دو حکایت:
1. محل سکونت امام زمان(ع) و فرزندان آن حضرت در جزیره‌ای در میان دریاست.
2. امام زمان(ع) اکنون همسر و فرزند دارد.
3. جزیره‌ای که امام زمان(ع) در آن است، بسیار خوش آب و هوا و سرسبز بوده و در نقاط دیگر دنیا نظیر ندارد.
4. در آن جزیره می‌توان امام زمان(ع) را دید.
5. نظم اجتماعی، رفاه و کیفیت سلوک مردم در آن جزیره بسیار عالی است.
6. ناقلان هر دو داستان(انباری و فاضل مازندرانی) ناشناخته و مجهول هستند.
نظرات راجع به این دو حکایت:
1. گروه اندک بر این عقیده‌اند که داستان واقعی است.
2. برخی از کسانی که اصل داستان را پذیرفته‌اند آن را با مثلث برمودا نیز تطبیق داده‌اند.(ر.ک ناجی نجرا، جزیره خضرا و تحقیقی پیرامون مثلث برمودا، ترجمه علی اکبر مهدی پور؛ سید جعفر رفیعی، جزیره خضراء)
3. پژوهشکران سترگی چون جعفر کاشف الغطاء، آقا بزرگ تهرانی، علامه شوشتری، جعف مرتضی عاملی، محمد باقر بهبودی و ... بر این عقیده‌اند که داستان جزیره خضرائ واقعیت ندارد و بر دو حکایتی که اصل داستان را پایه گدذاری کرده‌اند، اشکالات متعدد سندی ، تاریخی و متنی وارد است و آن دو نقل را کاملا از درجه اعتبار ساقط نموده‌اند.
اینک به اختصار به ذکر برخی از مشکلات که به هر یک از این دو حکایت وارد شده است، به صورت جداگانه می‌پردازیم:
الف. حکایت علی بن فاضل مازندرانی:
ـ اشکالات سندی:
1. مرحوم علامه مجلسی در بحار الانوار تصریح کرده که این حکایت را در کتاب‌های معتبر نیافته و به همین علت آن را به صورت مستقل در بابی جداگانه نقل می‌کند(بحار الانوار، چاپ اسلامیه، ج52، ص169)
2. هیچ یک از علما و بزرگان معاصر علی بن فاضل مازندرانی، هم چون علامه حلی و ابن داوود اسمی از او و داستانش به میان نیاورده‌اند. از این رو، این قضیه از چند حال خارج نیست: یا معاصران وی داستان او را دروغ و باطل تلقی کرده‌اند، یا اصلا چنین داستانی را نشنیده‌اند و یا اینکه این داستان در زمان‌های بعد از آنها ساخته شده است.
3. در میان منابع موجود، کهن‌ترین مأخذی که برای این داستان به چشم می‌خورد کتاب مجالس المؤمنین نوشته قاضی نورالله شوشتری است که در سال 1019 هجری قمری به شهادت رسیده است. این در حالی است که داستان جزیره خضرائ مربوط به سال 699 هجری است.(جعفر مرتضی عاملی، جزیره خضراء، افسانه یا واقعیت، ص190).(یعنی این کتاب، حدود 300 سال بعد نوشته شده است).
بر این حکایت از نظر سندی اشکالات دیگری نیز وارد است که علاقمندان می‌توانند به منابعی که در پایان معرفی می‌گردد مراجعه کنند. ما در اینجا به دلیل اختصار، به همین مقدار بسنده می‌کنیم.
ـ اشکالات متنی:
در داستان علی بن فاضل، به مطالبی اشاره شده که با مسلمات دینی سازگاری ندارد و روایات بسیاری بر خلاف آن مطالب آمده است از جمله در متن روایات آمده که فاضل مازندرانی از شخصی به نام سید شمس الدین می‌پرسد: چرا در میان برخی آیات قرآن کریم ارتباط منطقی وجود ندارد/ سید شمس الدین پاسخ می‌دهد: این قرآنی است که خلیفه اول(ابوبکر) جمع آوری کرده و بعضی آیات آن را حذف نموده است. او قرآن امام علی(ع) را نپذیرفت؛ به همین دلیل بعضی از آیات آن با هم سازگاری ندارد.
همانگونه که مشاهده می‌شود، اگر کسی این بخش از حکایت را قبول کند، به تحریف قرآن کریم معتقد شده است. این مطلب به اجماع شیعه و سنی و به موجب تصریح آیه « إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّکْرَ وَ إِنَّا لَهُ لَحافِظُونَ»؛«البته ما قرآن را بر تو نازل کردیم و ما هم آن را پاسبانی خواهمی نمود»(حجر، 9) باطل و مردود است. از اینها گذشته اهتمام و توجه زیاد مسلمانان به نوشتن و حفظ قرآن و تعدد نسخه‌ها و شیوع آن در بین مسلمانان، از زمان پیامبر(ص) و زیر نظر مستقیم آن حضرت تا حدی بود که تبدیل و تحریف آن، از امور ناشدنی و ممتنع به به شمار می‌آید.
به علاوه چگونه می‌توان پذیرفت که عموم شیعیان در رنج و سختی و تحت فشار ظلم و ستم باشند ولی حضرت (و فرزندان او، بر فرض اینکه فرزند داشته باشد) در جزیره‌ای خوش آب و هوا، در آسایش زندگی کنند. این بر خلاف سیره اهل بیت است.
ب. حکایت انباری:
ـ اشکالات سندی:
داستان انباری فاقد هر گونه استناد است. چون صاحب کتاب التعازی خود، آن را نقل نکرده است؛ بلکه استنساخ کننده نامعلومی آن را در پایان کتاب التعازی افزوده که از اساس معلوم نیست این خبر را از کجا و از چه کسی شنیده است.
همچنین اشخاص مذکور در سند، شناخته شده نیستند و در کتاب‌‌های رجالی شیعه ذکری از آنان به میان نیامده است و شخصی هم که خبر را نقل کرده مجهول است. فقط بیان شده که شخصی مسیحی بوده است.
ـ اشکالات متنی:
از متن حکایت این طور استفاده می‌گردد که تاجری مسیحی با تعدادی یهودی و اهل سنت به زیارت نایب صاحب الامر(ع) مشرف می‌شوند. چگونه ممکن است صدها مسلمان شیعه و عالم با تقوا و عاشق امام زمان(ع) به چنین افتخاری نرسند ولی این جماعت چنین سعادتی داشته باشند؟
نکته دیگر این که در متن داستان، از شهر‌هایی نام برده شده که در منابع جغرافیایی معتبر و کهن مانند معجم البلدان و یاقت حموی، اصلا نامی از آن‌ها برده نشده است. حال در صورتی که در این دو منبع اسامی روستا‌های دور افتاده هم از قلم نیفتاده، چگونه ممکن است از جزیره‌ای با این عظمت ذکری به میان نیامده باشد.
نکته آخر این که در متن حکایت آمده که فرزند امام زمان(ع) از یهود و نصارا جزیه گرفت، ولی اموال اهل سنت را مصادره کرد.
علاقه‌مندان می‌توانند برای مطالعه بیشتر به کتاب‌ها و منابعی که در ذیل معرفی می‌گرددع مراجعه کنند:
1. علامه شوشتری، جعفر مرتضی عاملی، ابراهیم امینی، جزیره خضراء افسانه یا واقعیت، ترجمه ابوالفضل طریقه‌دار.
2. غلامرضا نظری، جزیره خضراء، تحریفی در تاریخ شیعه.
3. سید جعفر مرتضی عاملی، جزیره خضراء در ترازوی نقد، ترجمه سپهری.
4. مجتبی کلباسی، «بررسی افسانه جزیره خضراء»، فصلنامه انتظار، شماره‌های یک تا چهار
 


+نوشته شده در پنج شنبه 89/7/29ساعت 9:44 عصرتوسط کانون مهدویت | نظرات ( ) |



   1   2      >