صدرالخلاِِِئق

 

اقدامات وموضع گیری های دشمنان در برابر اندیشه مهدویت ...

پرسش: آیا اسرائل در مقابل حضرت مقابله می کند ؟

پاسخ: باید بین فرهنگ و تفکر و فعالیت اسرائیلیان و یهودیان تفاوت قایل شد، هنگام ظهور، امام مهدی(ع) ابتدا مردم را راهنمایی و ارشاد میکند و طبق برخی روایات، الواح تورات و انجیل اصلی را برای یهودیان و مسیحیان میآورد. ارشادات و اقدامات حضرت مهدی(ع) و همچنین نزول حضرت عیسی(ع) و نماز خواندن ایشان پشت سر امام، باعث میشود عده زیادی از اهل کتاب به امام ایمان آورند. البته عدهای نیز با امام میجنگند اینان کسانی هستند که زندگی مادی و حیوانی را انتخاب کردهاند.صهیونیستهای فعلی با این تفکر و فرهنگ کنونی از جمله کسانی هستند که با امام میجنگند ـ البته افرادی از آنان که به طرف حق رجوع نکنند ـ باید توجه داشت برخی مسائل به صورت کلی برای ما روشن است ولی جزئیات آنها آشکار نیست. از جمله آنها درگیریها و جنگهای پس از ظهور است. ما به صورت کلی میدانیم برخی افراد فاسد و ظالم از جمله برخی از اهل کتاب با امام وارد جنگ میشوند ولی همه جزئیات این مسئله روشن نیست. 

پرسش: آیا به خاطر گناه در مقابل حضرت می باشیم ؟

پاسخ: با عرض سلام و تشکر از علاقمندی شما به مباحث مهدویت آرزو داریم در تمامی مراحل زندگی تحت عنایت خاصه حضرت مهدی(ع) مراتب رشد و تعالی را طی نمایید.
باید خدمت شما عرض کنیم نه تنها در زمان ظهور حضرت مهدی(ع) بلکه از آغاز تاریخ بشریت جبهه حق و باطل وجود داشته است. از آنجا که خداوند خلقت ملائکه و ابلیس را قبل از خلقت انسان قرار داد مسئله اختیار حق و باطل را نیز در نهاد ابلیس گذاشت و لذا ابلیس با اختیار فرمان الهی در مورد سجده به آدم را رد نمود و نافرمانی کرد و جبهه باطل را تشکیل و تاسیس نمود. پس از آن، خلقت انسان نیز با مسئله اختیار و اراده در انتخاب جبهه حق یا باطل همراه است. اولین انسان یعنی حضرت آدمی(ع) فرمان الهی در "تعلیم اسماء به ملائکه" را انجام داد و در جبهه حق وارد گردید. این جبهه با سلسله انبیاء الهی و رهبری آنان برای هدایت انسانها ادامه یافت، و در مقابل آن جبهه باطل است که ابلیس و پیروانش با وسوسه انسانها برای مخالفت با انبیاء و احکام الهی در این جبهه قرار دارند. جبهه حق با ظهور پیامبر اسلام(ص) و ابلاغ دین کامل به جهانیان به نقطه عطف خود در تاریخ میرسد و حرکت تکاملی برای رسیدن به سعادت ابدی آغاز میشود. پس ازپیامبر اسلام این مسیر با جانشینان معصوم از خطا و گناه یعنی امامان معصوم(ع) ادامه مییابد.
این حرکت در زمان ظهور آخرین رهبر معصوم و جانشین پیامبر(ص) به اوج خود خواهد رسید و عدالت مطلق و توحید کامل در جهان به ظهور میرسد. در مقابل این جبهه حق، جبهه باطل قرار دارد. خصوصیات این جبهه را آنچنان که از قرآن کریم و احادیث معصومین به دست میآید، میتوان در این امور اشاره نمود:
مخالفت با توحید، مخالفت با پیامبران الهی، مخالفت با امامان معصوم، مخالفت با ارزشهای الهی، مخالفت با راههای رسیدن به سعادت ابدی، مخالفت با حاکمیت عدالت در تمام شئون فردی و اجتماعی و …
بنابراین بسیار روشن است که جبهه حق در چه مسیری حرکت میکند و ملاکهای عضویت در آن چیست و در یک جمله میتوان گفت: پایبندی به ولایت الهی ورود در جبهه حق در تمامی زمانها خواهد بود.
البته این پایبندی به ولایت الهی؛ به طور مطلق از ما خواسته نشده است بلکه در حد توانایی یک انسان غیر معصوم باید به ولایت الهی پایبند باشیم، نه به این معنا که هر کس مثل معصوم نباشد و کوچگترین خطا و گناهی مرتکب شود، در جبهه باطل قرار گیرد بلکه اعتقاد و عمل در اصول کلی الهی مانند توحید، معاد، ولایت انبیاء و اصیاء، ما را در جبهه حق وارد میسازد. این سیر تاریخی و ملاکهای آن را میتوان در دعای ندبه مشاهده کرد.
اگر تسلیم اوامر الهی باشیم ولایت الهی را انتخاب کردهایم و وارد جبهه حق شدهایم حتی اگر قبل از ظهور حضرت مهدی(ع) زندگی کنیم و از دنیا برویم. و اگر با اوامر الهی مخالفت کنیم قهرا به ولایت شیطان وارد شدهایم و جبهه باطل را انتخاب کردهایم. ملاکها و اوامر و نواهی الهی نیز به طور کامل در "دین" بیان شده است. دین اسلام تا قیامت برقرار است و زمان قبل از ظهور، زمان ظهور و پس از ظهور حضرت مهدی(ع) هم در بر میگیرد و لذا جای هیچ ابهامی و تردیدی برای مننتظران و مهدویان باقی نخواهد ماند.
انها که راه را گم میکنند به خاطر آن است که ملاکها را نشناختهاند و با ملاکهای اشتباه، انتخاب نیز اشتباه خواهد شد. آنها که در زمان ظهور حضرت مهدی(ع) آن حضرت را انکار میکنند در ملاک شناخت حق یعنی "ولایت الهی" دچار اشتباه میشوند و یا بخاطر منافع شخصی و مادی با "ولایت الهی" به طور آگاهانه مخالفت میکنند. پس اگر در خیمه ولایت الهی، ولایت انبیاء، ولایت معصومین هم باشیم و از آنها پیروی کنیم در هر زمان به جبهه حق وارد شدهایم.
البته این نکته نباید فراموش شود که گناهان در اثر غفلت و برای ارضای خواستههای نفسانی است و ما را از درجات سعادت محروم مینماید اما اگر اعتقاد و ایمان به اصول اساسی را حفظ کنیم از "جبهه حق" خارج نمیشویم، و خداوند را توبه و بازگشت را برای ما باز گذاشته است. تنها اگر به طور آگاهانه و از روی عناد با فرامین الهی مخالفت کنیم، از جبهه حق خارج شده و در جبهه باطل وارد میشویم. پس همواره باید اعتقاد و ایمان به ولایت الهی را در عمل حفظ نماییم تا پیوسته در جبهه حق قرار گیریم. هم اکنون به چند راهکار اساسی و ملاک روشن برای شناخت جبهه حق از زبان گهربار امام صادق(ع) گوش جان میسپاریم:
1. پیروان ولایت باید دین خدا را بپذیرند، نماز، روزه، حج، خیرها و عبادات را انجام دهند و تحت ولایت امام معصوم باشند. سبقت در این خصوصیات ملاک برای برتری و ارزش گذاری پیروان حق و ولایت است.
2. اطاعت امام، استقامت در کنار امام چه در قیام بر علیه ظلم و چه در عدم قیام و مبارزات منفی به فرمان امام، انتظار دولت حق را داشتن، مراقبت از خود و امام در مقابل ظالمین، دفاع از حقوق دینی و شخصی در مقابل ظالمین(بحار الانوار، ج52، ص127).
اینها وظایف عمدهای است که امام(ع) برای منتظرین بیان کردهاند و معیار پایبندی به "جبهه حق" دانستهاند. با رعایت این اصول اعمال و عبادات در زمان غیبت و حضور مورد رضایت وتایید دین و در راستای راه حق و مستقیم خواهد بود.
برای آگاهی بیشتر به منابع زیر مراجعه کنید:
1. مجله انتظار ش1و2 مقاله شرح دعای ندبه؛
2. هدایت در قرآن، آیت الله جوادی آملی.
 

پرسش: آیا حضرت بعد از ظهور از دشمنان انتقام می گیرند ؟

پاسخ: از صفاتی که برای امام زمان(ع) گفته شده است و تأیید روایی و قرآنی نیز دارد صفت «المنتقم» است، یعنی انتقام گیرنده از دشمنان خدا، در دعای ندبه نیز می‌خوانیم: «این الطالب بدم المقتول بکربلا»، در حدیثی از امام صادق(ع) آمده است: امام مهدی(ع) از فرزندان و قاتلان امام حسین در کربلا، انتقام می‌کشد.
البته امام رضا(ع) در توضیح این روایت می‌فرماید: اینها راضی به فعل پدران بوده و به آن افتخار می‌کنند(تفسیر برهان، ج4، ص559، ح7، ذیل آیه 23 سوره اسراء).
ما در زیارات امام حسین(ع) مثل عاشورا زیارت به کسانی که شهادت حضرت رضایت داشتند لعن می‌کنیم.

پرسش: آیا شیعیان در مقابل حضرت می ایستند ؟

پاسخ: اگر به معنای شیعه دقت شود روشن میشود که شیعه مقابل آقا قرار نمیگید. شیعه کسی است که امامت اهل بیت(ع) را پذیرفته و دلش در گرو محبت آنان است. او سعی میکند رفتارش متناسب با روش اهل بیت باشد. ناراحتی آنان را نمیخواهد. شیعه به کربلا اهمیت میدهد. او منتظر ظهور است و خود را برای یاری حضرت آماده میکند. و اگر خطایی کرد در صدد جبران برمیآید.
البته ممکن است کسی نام شیعه را بر خود گذاشته باشد؛ ولی اعتقادی به امامت اهل بیت نداشته باشد(نه این که در مواردی دچار اشتباه عملی شود) و ولایت آنان را باور نکرده باشد. چنین فردی ممکن است در زمان ظهور، امام را نپذیرد و در مقابل حضرت قرار بگیرد.

پرسش: فیلم هایی که امریکاییها می سازند (هالیوود ) در رابطه باتسخیر جهان و اینکه کسی می اید و جهان را به هم می ریزد چگونه است ؟

پاسخ: مقدمه: از اوضاع و حوادث عمومی می‌توان حدس زد که بشر در آینده نزدیک، بر سر یک دو راهی بسیار حساس واقع خواهد شد. یا چشم بسته تسلیم مادی‌گری و قوانین حاکم بر طبیعت شود و یکسره به احکام الهی پشت پا زند و یا توحید خالص را انتخاب کند و به قوانین و احکام الهی، برای اصلاح و علاج بحران‌های جهانی گردن نهد؟!
سیر تاریخ زندگی بشر ـ خصوصا در قرون اخیر ـ نشان داده است که تمایل عمومی انسان‌ها بر اساس حس فطری خدا جویی به سوی عدالت طلبی و حاکمیت قوانین و ارزش‌های انسانی و الهی در حرکت است. در این نوشتار به تشریح این دو تفکر و اهداف آن می‌پردازیم.
تفکر اول: حاکمیت قدرت و علوم مادی:
طرفداران این نظریه چند دسته‌اند: گروهی معتقدند شر و فساد و بدبختی لازمه جدانشدنی زندگی بشر است و لذا هر چه زودتر باید به زندگی بشریت خاتمه داده شود. این گروه برای تحقق این تئوری از قدرت‌های استثمارگر در جهت نابودی نهایی جهان حمایت می‌کند و به نهیلیست یا پوچ گرا معروف می‌باشند.
گروهی دیگر می‌گویند: با پیشرفت حیرت‌آور علوم و تکنیک و فراهم شدن سلاح‌های مخرب و کشتار جمعی، جامعه بشری به نقطه انفجار نزدیک شده است و به زودی با دست خود به زندگی خود خاتمه خواهد داد. و لذا باید راه چاره‌ای اندیشید.
در این بیان عده‌ای تنها راه را تشکیل یک حکومت واحد جهانی می‌دانند، تمام بشریت تحت یک نظام و سیستم مدیریتی واحد قرار گیرد و به اصطلاح دهکده‌ای جهانی با یک رئیس به وجود آید تا دیگر تضاد منافع بین سران قدرت، باعث جنگ‌های تکنولوژیک نابود کننده نشود. در این خصوص تلاش قدرت‌های جهانی برای کسب سلطه برای اداره جهان بسیار چشمگیر است. پس از فروپاشی ابر قدرت شرق هم اکنون غرب خود را قدرتی بلامانع برای رسیدن به ریاست جهان می‌پندارد و برای کسب این مقام از انواع ابزار‌های تبلیغاتی استفاده می‌کند!!
قدرت‌های غربی، از طرفی با ایجاد یأس و نا امیدی نسبت به آینده جهان، بشریت با به لزوم داشتن یک پناهگاه و نقطه امید برای تسکین دلهره و نا آرامی‌های روانی متقاعد می‌سازند و از طرف دیگر با در اختیار گرفتن ابزار‌های تبلیغی و نفوذ در افکار عمومی جهان تنها غرب را قادر به حل این مشکل جهانی معرفی می‌کنند.
در همین راستا یکی از ابزار‌های بسیار مؤثر غرب، رسانه‌های تصویری است. جهان امروز دوران تصویر است و میدان دار آن، سینما و صنعت فیلم سازی است که تأثیر فراوانی بر افکار عمومی جهان دارد. از آنجا که آینده جهان (فیچریسم) برای بشریت اهمیت ویژه‌ای پیدا کرده است، غرب در تلاش‌است که این آینده را تاریک و خون‌بار ترسیم کند تا در پرتو آن به اهداف قدرت طلبانه و استثمار گرانه خود برسد.
آمریکا با کمک سرمایه داران صهیونیزم و با در دست داشتن بزرگترین مرکز فیلم سازی جهان(هالیوود) سالانه حدود هفتصد فیلم تولید می‌کند و نزدیک به 80 درصد شبکه‌ها و سینما‌های جهانی را تغذیه رسانه‌ای می‌نماید. تمامی این فیلم‌ها در مسیر اهداف غرب برای حکومت بر جهان قرار گرفته و پیوسته این هدف را دنبال می‌کند.
تفکر دوم: حاکمیت احکام الهی و مدیریت انسان‌های موحد بر جهان:
این نظریه ـ که بر اساس پیشگویی‌های ادیان الهی ارائه شده و سیر تحول روحی در نوع بشر و گرایش به ارزش‌های انسانی و الهی در قرون اخیر، آن را به منزله یک دکترین و طرح قابل اجرا نموده ـ تنها راه برای نجات بشریت را بازگشت به دین و احکام الهی می‌داند و معتقد است این مهم با تشکیل حکومت جهانی به دست رهبری الهی امکان پذیر خواهد بود. ادیان الهی هر کدام بر اساس آموزه‌های خود این دکترین و نظریه را ارائه کرده‌اند.
دین یهود معتقد به رسالت و ظهور مسیح حقیقی برای نجات بشریت است. دین مسیحیت نیز معتقد به بازگشت حضرت عیسی(ع) به دنیا برای نجات بشریت است. دین اسلام نیز با ارائه کاملترین برنامه و دکترین به عنوان مهدویت و حکومت جهانی تنها نجات بخش انسان‌ها را برقراری حکومت واحد جهانی بر اساس احکام اسلام می‌داند.
لازمه این طرح و دکترین دینی برای جهان، مبارزه با هر گونه استثمار، قدرت طلبی و بی عدالتی در جامعه جهانی است؛ لذا صاحبان قدرت جهانی به مقابله رو در رو با این تفکر الهی و دینی پرداخته‌اند و به صورت‌های گوناگون به تحریف دکترین مهدویت مشغول شده‌اند.
یکی از راه‌های تحریف و تضعیف، ایجاد یأس و ناامیدی در مردم جهان نسبت به روحیه خداجویی و کار‌آمدی دین در زندگی است. نشان دادن آینده تاریک و ترسناک و القاء این نکته که آموزه‌های ادیان هرگز نمی‌تواند مشکلات امروز و آینده جهان را برطرف کند و تنها نجات بخش جهان، قدرت و تفکر غرب است. این هدف با انواع فیلم‌ها و بازی‌های کامپیوتری و ایجاد بحران‌ها و جنگ‌های مصنوعی در جهان به جوامع انسانی القا می‌گردد. برای نمونه مواردی را ذکر می‌کنیم.
1. فیلم نوستر آداموس:
این فیلم بر اساس پیشگویی‌های یک پزشک فرانسوی، ساخته شد، اما محتوای فیلم مطابق با اهداف غرب برای سلطه بلامنازع بر جهان، تهیه شده است.
در این فیلم نجات دهنده جهان از نگاه اسلام، (امام مهدی(ع)) با نام‌های «پادشاه وحشت»؛ «خدای جنگ علیه غرب»، « ضد مسیح بزرگ» معرفی می‌شود!! آینده جهان وحشتناک تلقی شده و تنها راه نجات را اتحاد با ابر قدرت غرب می‌داند، و نهایتا غرب را پیام‌آور «صلح جهانی» و اسلام و مسلمانان را ضد صلح و امنیت معرفی می‌کند. در این فیلم در مورد حضرت مهدی(ع) آمده است: « او مردی خونریز و بی رحم است و با جنگ‌های خود تعداد زیادی زنان را بیوه و بچه‌های یتیم بر جای می‌گذارد». آن حضرت را با لباس عربی نشان می‌دهد و در حالی که با فشار دادن یک کلید هر کار بخواهد انجام می‌دهد، این مطلب را به بیننده القا می‌کند که « ما باید متحد شویم و مانع قیام او گردیم، زیرا چیزی جز مصیبت و نا امنی برای مردم جهان نمی‌آورد، باید مردم جهان از او متنفر شوند و از او فاصله بگیرند».
2. فیلم «روز استقلال»:
این فیلم محتوایی تخیلی دارد و آمریکا را نجات دهنده بشریت در برابر حمله فضایی به زمین نشان می‌دهد. سر انجام با پیروزی نیرو‌های مدافع زمین در روز استقلال آمریکا، دشمن شکست می‌خورد و آمریکا بر سکوی نجات می‌ایستد.
3. بازی کامپیوتری «جهنم خلیج فارس» معروف به « یا مهدی»:
در این فیلم، خلیج فارس و خصوصاً ایران را مرکز حرکت‌های تروریستی جهان می‌شمارد وآمریکا با حضور نظامی در منطقه سردمدار مبارزه با اینگونه حرکت‌ها می‌شود.
4. کنفرانس تل آویو:
در این کنفرانس نظریه پردازان غربی در تحلیل انقلاب اسلامی ایران، اعتراف می‌کنند که شیعه دارای دو نگاه است، نگاه سرخ و نگاه سبز و معتقدند شیعه به اسم امام حسین(ع) قیام را شروع و به اسم امام زمان(ع) آن را حفظ می‌کند.
تصمیم نهایی در این کنفرانس، نشان دادن تصویری سیاه از انتظا ر سبز شیعه، به جهان است.
پس از این کنفرانس کتاب‌ها و فیلم‌ها و بازی‌های رایانه‌ای زیادی برای این هدف تهیه و به جهان عرضه شد؛ مانند: فیلم صهیون، فیلم آرماگدون و بازی‌های کامپیوتری، ماتریکس، نفرین شدگان، سام ماجراجو، شیطان مقیم، بازگشت به قلعه ولفن اشتاین، دلتا فورس، قیام ملت‌ها و طوفان صحرا(حمله به عراق) و همچنین کتاب‌هایی نظیر:
1. جنگ بعدی ـ کاسپار و این برگر (وزیر دفاع سابق آمریکا)؛
2. زمین سیاره بزرگ مرحوم؛
3. جهان نوینی در حال فرارسیدن است؛
4. شما و سال 2000؛
5. چه بر سرما می‌آید؛
6. آمادگی‌های فردی برای بحران سال 2000؛
7. تدارک جنگ بزرگ ـ گرس هال سل؛

پرسش: هنگام ظهور چه افراد و گروههایی با حضرت مهدی (ع) به مبارزه میپردازند ؟

پاسخ: در جریان ظهور، هر چند بسیاری از مردم با امام مهدی(ع) و حقیقت دعوت و قیام او آشنا شده و به او می‌پیوندند، اما گروه‌هایی نیز به مقابله می‌پردازند. با سیر در احادیث مربوط به امام مهدی(ع) به تقابل سه گروه با ایشان می‌›وان به صورت روشن اشاره کرد:
ـ گروه به ظاهر مسلمان: اینا حدود ده هزار نفرند که خود را دین‌دار واقعی می‌دانند.(شبیه خوارج نهروان)
ـ لشکر سفیان: او که با خروج خود، سوریه و عراق را تحت سیطره‌اش قرار می‌أهد، هنگام ظهور به مبارزه برمی‌خیزد و به جنگ با حضرت می‌پردازد. اینان مخالفان جدی دین و آرامش مردم هستند و در ایام سلطه خود عده‌ زیادی را می‌کشند.
ـ گروه‌هایی از اهل کتاب: مسیحیان و یهودیان، در هنگام ظهور، ابتدا مقابل حضرت صف آرایی کرده و آماده جنگ می‌شوند، ولی نزول، حضرت عیسی(ع) و نماز خواندن ایشان پشت سر امام مهدی(ع) و نیز آشکار شدن الواح اصلی تورات توسط امام زمان(ع) باعث می‌شود عده‌ای زیاد از اهل کتابع دین اسلام را بپذیرند، برخی نیز صلح می‌کنند و گروهی نیز به جنگ می‌پردازند.
ویژگی‌های اصلی مخالفان و جنگ طلبان را می‌توان در چند مرود برشمرد: عدم درک درست از دین و حقیقت انسانیت، دنیا طلبی روحیه لجاجت و تعصب.


+نوشته شده در پنج شنبه 89/7/29ساعت 9:52 عصرتوسط کانون مهدویت | نظرات ( ) |