صدرالخلاِِِئق


قسمت دوم

پرسش: آیا مثلث برمودا همان جزیره خضراء است ؟

پاسخ: درباره‌ این مسأله به نکاتی توجه داده می‌شود:
1. در شمال غربی اقیانوس(نزدیک قاره آمریکا) جزایر کوچکی (حدود 360 جزیره که 20 جزیره آن مسکونی است) وجود دارد این جزایر به برمودا معروف هستند. برمودا نام یکی از جزایر بزرگ آن مجموعه است.
2. مثلث برمودا به منطقه‌ای مثلث شکل می‌گویند که یک راس آن، جزیره‌ برمودا(33 درجه شمالی و 64 درجه غربی) است. و یک راس آن بندر میامی در ساحل شرقی ایالت فلوریدا از مهم‌ترین بنادر ایالات متحده است. راس دیگر آن نیز سن خوان(سن ژاون) پایتخت پورتوریکو یکی از جزایر بزرگ دریای کارائیب است که در شرق کشور دومینیکن قرار دارد.
3. از آنچه در بالا گفتیم وجود محلی به نام جزیره برمودا و ناحیه‌ای به نام مثلث برمودا ثابت می‌شود. این جزایر از لحاظ جغرافیایی، محل مشخصی دارد و در نقشه‌ها ثبت شده است.
4. اصل نکته درباره این جزیره و مثلث برمودا اخباری است که مخابره و ثبت شده است. در حدود 1355 ش یعنی دو سال قبل از انقلاب اسلامی در ایران در تمام مطبوعات و رادیوها اخباری عجیب و غریب از حوادث دردناک و اسرارآمیز از این جزیره و منطقه نوشته و اعلام شد و به تبع آن در مجلات داخلی ایران نیز چیزهایی ترجمه و بیان گردید. اما اینک دیگر از آن خبر‌ها نیست و در سال‌های اخیر دیگر از چنین حادثه‌هایی سخن گفته نمی‌شود در حالی که با گسترش ارتباطات باید اخبار بیشتر و دقیق تر از گذشته ارائه شود.
5. بعضی درباره پخش گسترده این اخبار استدلال کرده‌اند که چون کشور کوبا رابطه خوبی با شوروی سابق داشت و از طرفی نزدیک بودن آن به ایالات متحده آمریکا خطر جدی برای آمریکا محسوب می‌شد و می‌توانست جایی برای نصب ابزار جاسوسی و جنگی و در واقع پایگاهی برای شوروی در نزدیکی آن کشور باشد، لذا آمریکا به این فکر افتاد که در نزدیکی کوبا(مثلث برمودا) با شایعه کردن این اخبار، منطقه خطرناک و نا امنی ایجاد کند و در آنجا پایگاهی بسازد که کوبا را از نزدیک زیر نظر بگیرد و اگر کسی خواست نزدیک شود، او را از بین برده و آن را به نیروهای اسرار آمیز منتسب سازد.
بنابراین اخبار مخابره شده همه جنبه سیاسی و امنیتی داشته و در واقع ساختگی بوده است. البته امکان دارد برای واقعی جلوه کردن، چند هواپیما و کشتی را نیز از بین برده باشند. زیرا از آن جنایتکاران چنین چیز‌هایی بعید نیست.
6. متاسفانه بعضی با شنیدن این اتفاقات و مشخصات ادعا کردند یا احتمال دادند که آن منطقه همان جزیره خضراء و محل زندگی اهل بیت امام زمان است در حالی که این احتمالی بیش نبوده و عقیده‌ای شخصی است که ابراز گردیده است. و می‌تواند نشان کج سلیقگی افراد باشد. زیرا وقتی اخبار درد‌آور و غم انگیز کشته شدن عده‌ای افراد بی گناه که بعضا راه را گم کرده‌اند یا سوار بر کشتی تجاری بوده‌اند دنیا را گرفت (بر فرض واقعیت داشتن این جریان‌ها) و همه متاسف و ناراحتند و اظهار همدردی می‌کنند معلوم است کسی که بلند شود و ادعا کند که آنجا جزیره امام است و حضرت و یارانش چنین کار‌هایی را انجام داده‌اند از روی ناآگاهی است! به راستی این ادعا به شنوندگان و خوانندگان چه پیامی را القا می‌کند؟ آیا جز این است که به خشونت طلبی و خونریزی دین اسلام و پیشوایان دین تاکید می‌کنند.
7. وقتی از مدعیان وجود جزیره خضرائ می‌پرسند چرا تا به حال آن را کسی روی کره زمین ندیده است؟ می‌گویند از قدرت خدا دور نیست که آن را به حالت معجزه آسا و خارق العاده از چشم‌ها دور کند و کسی آن را نبیند.
باید از این‌ها پرسید اگر خدا چنین کاری می‌کند، پس چه لزومی برای نابود‌سازی هواپیما‌ها و کشتی‌ها در آن منطقه هست و چرا باید این افراد بی گناه کشته شوند در حالی که می‌شود آنجا را نبینند و رد شوند؟ در حالی که آنچه در حدیث جزیره خضراء آمده(بنا به صحت آن) اشاره به کشته شدن دشمنان دارد. آیا کسی که راه را گم کرده و اتفاقا به انجا رسیده دشمن و مستوجب قتل است؟ آیا ارائه چنین تصویری از اسلام و امام صحیح است؟
نتیجه
یکم: مثلث برمودا وجود دارد، اما اخبار نقل شده درباره‌ آن ساختگی و برای مقاصد سیاسی بوده است.
دوم: تطبیق آن بر جزیره خضراء ادعایی شخصی است و فقط توسط یک فرد ناشناخته به نام ناجی النجار ابراز گردیده است. به نوشته خود او فقط به خاطر تشابهاتی که بین جریان جزیره خضراء و اتفاقات نقل شده درباره مثلث برمودا وجود داشته به این نتیجه گیری رسیده است و طبیعی است که چنین نتیجه گیری، ارزش علمی ندارد.
سوم: پذیرش چنین چیزی، خدشه دار کردن چهره دین و خشن و خطرناک جلوه دادن امام رحمت و رأفت است که با قوانین مسلم دین سازگاری ندارد.
برای آگاهی بیشتر رک:
1. فصلنامه انتظار ش1 تا 4، مقاله بررسی افسانه جزیره خضراء، مجتبی کلباسی؛
2.جزیره‌ خضراء از افسانه تا واقعیت، سید جعفر مرتضی ترجمه ابوالفضل طریقه دار

پرسش: آیا زوراء همان تهران است که در روایات از سکونت درآن نهی شده است ؟

پاسخ: در برخی روایات سخن از منطقه و شهری به نام «زوراء» شده است که با تأمل و تحقیق پیرامون آنها متوجه می‌شویم به مناطق مختلفی قابل تطبیق است که یکی از آنها شهری در حوالی ری ـ طهران ـ می‌باشد.
روایتی که در آن سخن از زوراء (طهران) شده است از جهاتی قابل تأمل و دقت است:
اولاً: سند این روایت ضعیف می‌باشد و لذا روایت تا حد زیادی اعتبار خود را از دست می‌دهد.
ثانیاً: در کتاب‌های معتبر قدیمی از آن سخن به میان نیامده است. این امر موجب می‌شود اطمینان انسان به مفاد روایت کم شود. [ذکر این روایت در کتاب ارزشمند بحار از علامه مجلسی دلیل بر صحت آن نیست. زیرا آن بزرگوار فرموده است: ذکر برخی روایات به این علت بوده است تا روشن شود قضیه امام مهدی(ع) مورد اتفاق مسلمین است، نه آن که محتوای روایت مورد تأیید باشد].
ثالثاً: اقامت بزرگان و علمای عارفی همچون امام راحل، آیت الله خوانساری و شاه‌آبادی در تهران بیان‌گر آن است که محتوای این فراز از روایت (که شما مطرح کردید) تکلیف آور نیست، بدین معنی که آدمی با حفظ اعتقادات و توجه به وظایف دینی می‌تواند آنجا را محل سکونت خود قرار دهد. به علاوه که در متون دینی ما از عدم سکونت در منطقه خاصی سخن به میان نیامده است. بله توقف در زمین‌هایی که عذاب الهی در آنجا نازل شده است مکروه است.
رابعاً: آنچه از آیات و روایات استفاده می‌شود آن است که اگر سرزمینی برای سکونت فردی مناسب نبود و او به این نتیجه رسید که اگر در آنجا بماند دین خود را از دست می‌دهد از آنجا هجرت کند و به جایی دیگر برود (سوره نساء، آیه 97). این یک قانون کلی می‌باشد نه مربوط به شهر و منطقه‌ای خاص، و اگر این فرد واقعاً مجبور به مهاجرت بود و به عنوان وظیفه به دیار دیگری مهاجرت کرد خداوند او را کفایت خواهد کرد « وَ مَنْ یَتَوَکَّلْ عَلَى اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ إِنَّ اللَّهَ بالِغُ أَمْرِهِ قَدْ جَعَلَ اللَّهُ لِکُلِّ شَیْ‏ءٍ قَدْراً» (طلاق،3).
به راستی آیا سکونت در طهران، با همه موارد ناراحت کننده‌آش مشکل تر است یا در بسیاری دیگر از شهر‌ها و مناطق دیگر جهان(چه کشور‌های اسلامی و چه غیر اسلامی)؟ چگونه است که در روایت از میان این همه شهر‌ها، فقط نام تهران به میان آمده است؟ آیا این مطلب شبهه بر انگیز نیست؟
بنابراین سکونت در تهران با حفظ موازین دین و عمل به وظیفه همانند سایر مناطق منعی ندارد.

پرسش: آیا داستان جزیره خضراء واقعیت دارد ؟

پاسخ: بررسی منابع داستان جزیره خضراء
اصل این قضیه به دو حکایت باز می‌گردد که در بحار الانوار ج53، ص213، و ج52، ص159 چاپ اسلامیه آمده است.
الف. حکایت اول از کمال الدین، احمد بن محمد یحیی انباری است که در سال 543 هجری(حدود 900 سال قبل) نقل شده است.(این حکایت را ناشر بحار الانوار از محدث نوری در جنة المأوی نقل و به بحار الانوار اضافه می‌کند).
ب. حکایت دوم را علی بن فاضل مازندرانی در سال 699 هجری قمری(700 سال پیش) نقل کرده است.
نکات مشترک دو حکایت:
1. محل سکونت امام زمان(ع) و فرزندان آن حضرت در جزیره‌ای در میان دریاست.
2. امام زمان(ع) اکنون همسر و فرزند دارد.
3. جزیره‌ای که امام زمان(ع) در آن است، بسیار خوش آب و هوا و سرسبز بوده و در نقاط دیگر دنیا نظیر ندارد.
4. در آن جزیره می‌توان امام زمان(ع) را دید.
5. نظم اجتماعی، رفاه و کیفیت سلوک مردم در آن جزیره بسیار عالی است.
6. ناقلان هر دو داستان(انباری و فاضل مازندرانی) ناشناخته و مجهول هستند.
نظرات راجع به این دو حکایت:
1. گروه اندک بر این عقیده‌اند که داستان واقعی است.
2. برخی از کسانی که اصل داستان را پذیرفته‌اند آن را با مثلث برمودا نیز تطبیق داده‌اند.(ر.ک ناجی نجرا، جزیره خضرا و تحقیقی پیرامون مثلث برمودا، ترجمه علی اکبر مهدی پور؛ سید جعفر رفیعی، جزیره خضراء)
3. پژوهشکران سترگی چون جعفر کاشف الغطاء، آقا بزرگ تهرانی، علامه شوشتری، جعف مرتضی عاملی، محمد باقر بهبودی و ... بر این عقیده‌اند که داستان جزیره خضرائ واقعیت ندارد و بر دو حکایتی که اصل داستان را پایه گدذاری کرده‌اند، اشکالات متعدد سندی ، تاریخی و متنی وارد است و آن دو نقل را کاملا از درجه اعتبار ساقط نموده‌اند.
اینک به اختصار به ذکر برخی از مشکلات که به هر یک از این دو حکایت وارد شده است، به صورت جداگانه می‌پردازیم:
الف. حکایت علی بن فاضل مازندرانی:
ـ اشکالات سندی:
1. مرحوم علامه مجلسی در بحار الانوار تصریح کرده که این حکایت را در کتاب‌های معتبر نیافته و به همین علت آن را به صورت مستقل در بابی جداگانه نقل می‌کند(بحار الانوار، چاپ اسلامیه، ج52، ص169)
2. هیچ یک از علما و بزرگان معاصر علی بن فاضل مازندرانی، هم چون علامه حلی و ابن داوود اسمی از او و داستانش به میان نیاورده‌اند. از این رو، این قضیه از چند حال خارج نیست: یا معاصران وی داستان او را دروغ و باطل تلقی کرده‌اند، یا اصلا چنین داستانی را نشنیده‌اند و یا اینکه این داستان در زمان‌های بعد از آنها ساخته شده است.
3. در میان منابع موجود، کهن‌ترین مأخذی که برای این داستان به چشم می‌خورد کتاب مجالس المؤمنین نوشته قاضی نورالله شوشتری است که در سال 1019 هجری قمری به شهادت رسیده است. این در حالی است که داستان جزیره خضرائ مربوط به سال 699 هجری است.(جعفر مرتضی عاملی، جزیره خضراء، افسانه یا واقعیت، ص190).(یعنی این کتاب، حدود 300 سال بعد نوشته شده است).
بر این حکایت از نظر سندی اشکالات دیگری نیز وارد است که علاقمندان می‌توانند به منابعی که در پایان معرفی می‌گردد مراجعه کنند. ما در اینجا به دلیل اختصار، به همین مقدار بسنده می‌کنیم.
ـ اشکالات متنی:
در داستان علی بن فاضل، به مطالبی اشاره شده که با مسلمات دینی سازگاری ندارد و روایات بسیاری بر خلاف آن مطالب آمده است از جمله در متن روایات آمده که فاضل مازندرانی از شخصی به نام سید شمس الدین می‌پرسد: چرا در میان برخی آیات قرآن کریم ارتباط منطقی وجود ندارد/ سید شمس الدین پاسخ می‌دهد: این قرآنی است که خلیفه اول(ابوبکر) جمع آوری کرده و بعضی آیات آن را حذف نموده است. او قرآن امام علی(ع) را نپذیرفت؛ به همین دلیل بعضی از آیات آن با هم سازگاری ندارد.
همانگونه که مشاهده می‌شود، اگر کسی این بخش از حکایت را قبول کند، به تحریف قرآن کریم معتقد شده است. این مطلب به اجماع شیعه و سنی و به موجب تصریح آیه « إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّکْرَ وَ إِنَّا لَهُ لَحافِظُونَ»؛«البته ما قرآن را بر تو نازل کردیم و ما هم آن را پاسبانی خواهمی نمود»(حجر، 9) باطل و مردود است. از اینها گذشته اهتمام و توجه زیاد مسلمانان به نوشتن و حفظ قرآن و تعدد نسخه‌ها و شیوع آن در بین مسلمانان، از زمان پیامبر(ص) و زیر نظر مستقیم آن حضرت تا حدی بود که تبدیل و تحریف آن، از امور ناشدنی و ممتنع به به شمار می‌آید.
به علاوه چگونه می‌توان پذیرفت که عموم شیعیان در رنج و سختی و تحت فشار ظلم و ستم باشند ولی حضرت (و فرزندان او، بر فرض اینکه فرزند داشته باشد) در جزیره‌ای خوش آب و هوا، در آسایش زندگی کنند. این بر خلاف سیره اهل بیت است.
ب. حکایت انباری:
ـ اشکالات سندی:
داستان انباری فاقد هر گونه استناد است. چون صاحب کتاب التعازی خود، آن را نقل نکرده است؛ بلکه استنساخ کننده نامعلومی آن را در پایان کتاب التعازی افزوده که از اساس معلوم نیست این خبر را از کجا و از چه کسی شنیده است.
همچنین اشخاص مذکور در سند، شناخته شده نیستند و در کتاب‌‌های رجالی شیعه ذکری از آنان به میان نیامده است و شخصی هم که خبر را نقل کرده مجهول است. فقط بیان شده که شخصی مسیحی بوده است.
ـ اشکالات متنی:
از متن حکایت این طور استفاده می‌گردد که تاجری مسیحی با تعدادی یهودی و اهل سنت به زیارت نایب صاحب الامر(ع) مشرف می‌شوند. چگونه ممکن است صدها مسلمان شیعه و عالم با تقوا و عاشق امام زمان(ع) به چنین افتخاری نرسند ولی این جماعت چنین سعادتی داشته باشند؟
نکته دیگر این که در متن داستان، از شهر‌هایی نام برده شده که در منابع جغرافیایی معتبر و کهن مانند معجم البلدان و یاقت حموی، اصلا نامی از آن‌ها برده نشده است. حال در صورتی که در این دو منبع اسامی روستا‌های دور افتاده هم از قلم نیفتاده، چگونه ممکن است از جزیره‌ای با این عظمت ذکری به میان نیامده باشد.
نکته آخر این که در متن حکایت آمده که فرزند امام زمان(ع) از یهود و نصارا جزیه گرفت، ولی اموال اهل سنت را مصادره کرد.
علاقه‌مندان می‌توانند برای مطالعه بیشتر به کتاب‌ها و منابعی که در ذیل معرفی می‌گرددع مراجعه کنند:
1. علامه شوشتری، جعفر مرتضی عاملی، ابراهیم امینی، جزیره خضراء افسانه یا واقعیت، ترجمه ابوالفضل طریقه‌دار.
2. غلامرضا نظری، جزیره خضراء، تحریفی در تاریخ شیعه.
3. سید جعفر مرتضی عاملی، جزیره خضراء در ترازوی نقد، ترجمه سپهری.
4. مجتبی کلباسی، «بررسی افسانه جزیره خضراء»، فصلنامه انتظار، شماره‌های یک تا چهار
 


+نوشته شده در پنج شنبه 89/7/29ساعت 9:44 عصرتوسط کانون مهدویت | نظرات ( ) |